زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

۱۴۸ مطلب با موضوع «ادبی نوشت :: دلنوشت» ثبت شده است

اسیر نام و عنوان نباشیم

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ق.ظ

وبلاگ اسلام دوست داشتنی نوشت

سبک زندگی اهل بیت(ع) -اسیر نام و عنوان نباشیم

یکی از مسائل رایج جامعه کاربرد زیاد و غیر لازم القاب و عناوینی مانند دکتر، مهندس، سردار، استاد، آیت الله، خطیب توانا و شهیر و... است. در موارد قابل توجهی، این القاب درباره برخی افراد کاملا نابجا هم می باشد و اصولا کسی که به وی دکتر، مهندس و... گفته می شود دارای چنین مرتبه علمی و مدرک مربوط به آن نیست.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

کاش بال داشتم

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

کاش بال بودی ! 

کاش بال داشتم ! کاش کنار این همه حس های زمینی آسمانی بودم !

کاش چادرم بال میشد و پرواز میکردم ، نمی ماندم در آن کافه و کنار دوستان جدید !

کاش معجزه میشد 

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

من او

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

وبلاگ مرغابی امام زمان نوشت

پس می مانم....

می مانم و روی آرمانهایم خط می کشم...

آرمان هایی که سالها در حسرت آن بی تاب بودم...

و حال که کار ها روی ریل است باید دنده معکوس کشیده و راهم را عوض کنم...

اری همیشه پای عشقی در میان است....

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

چادر خورشید

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | يكشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۱۷ ق.ظ

وبلاگ چادر مشکی نوشت

نور از روزنه ی  سقف آمده بود 

چادر خورشید بود 

چادرش نور بود 

ایستادم زیر نور سقف ، وسط بازار 

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

دوباره سالی دیگر تمام شد ...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۲۵ ق.ظ

وبلاگ طلبه جوان نوشت

وباره سالی دیگر تمام شد ...

و سالی دیگر تا چند روز آینده آغاز خواهد شد ؛ سالی که در ابتدای آن با کلی برنامه ریزی موفقیت خود را تضمین می کنیم اما تنها بعد از گذشت یک ماه همه چیز تمام می شود !

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

دلم می خواست...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۲۳ ق.ظ

وبلاگ دفاع مقدس نوشت

چقدر هفتاد هشتاد سال کم است برای دیدن تمام دنیا!
برای بودن با تمام مردم دنیا!
چقدر حیف است که من میمیرم و غواصی در عمق اقیانوس ها را تجربه نمی کنم !
میمیرم و حداقل یکبار زمین را از روی کره ماه نمی بینم !
دلم می خواست چند سال در یک جنگل یا یک روستا زندگی کنم .

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

دست از سرم بردارید!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

چند روز پیش بود داشتم در خیابان انقلاب راه می رفتم عجله داشتم به کلاس 8 صبح برسم

و مغزم مثل همیشه هی حرف می زد هی حرف میزد و اگر جلویش را نمی گرفتم ان قدر حواسم را پرت می کرد که با کله وسط پیاده رو می افتادم!

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

هور شمالی 18

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۴۹ ق.ظ

وبلاگ آن روزها نوشت

گلوله ها قایق را سوراخ کرده بودند. دیدیم که آب از سوراخهای قایق با فشار به داخل قایق می زند.ملوان قایق را آگاه کردیم  قایقران با شنیدن حرف ما سرعت خود را بیشتر کرد تا شاید ما را زودتر به ساحل برساند ولی دیگر خیلی دیر شده بود.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

امام رضا ع ...!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۹ ق.ظ

وبلاگ طلبه جوان نوشت

آقا جان !

پنج سال است که اجازه ندادی تا به حرمت بیایم ؛ حتما اشکال از من است ...

کاش مثل این کبوتر در این ایام در حرمت پر می کشیدم !

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

سفرنامه تصویری پیاده روی اربعین ...!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۴ ق.ظ

وبلاگ طلبه جوان نوشت

از چند ماه پیش شروع به پس انداز کرده بودم تا بتوانم هزینه سفر را جور کنم ؛ چرا که یکجا نمی توانستم هزینه سفر را پرداخت کنم از این رو در طول چند ماه استرس آن را داشتم که آیا می توانم پول جور کنم یا نه که بالاخره با عنایات خود حضرت هم پول سفر جور شد و هم کمی از آن پول اضافه ماند ...

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

جا تنگ بوده است یا ما اضافه ایم !؟

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | پنجشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ

وبلاگ ستارگان نوشت

تنبیه کسانی که برای امام حسین(علیه السلام) عزاداری می کردند، سنگین بود!!!!

 به دستور سروان خلیل، من و حیدر هرکدام به هفتاد ضربه کابل محکوم شدیم. حامد حیدر را زد و ولید مرا. وقتی هفتاد ضربه کابل را نوش جان کردیم، حیدر با همان لهجه ترکی و دوست داشتنی اش دوبار تکرار کرد: « سیدی! سنی ننه وین جانی ایکی دانا شالاق ویر؛ جون مادرت دو تا کابل دیگه هم بزن! »

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

پیاده روی کربلا ...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۰ ق.ظ

وبلاگ طلبه جوان نوشت

اصلا هم خودم نمی دونم چی بگم و آیا می تونم چیزی بگم یا نه !! چون لطف خود حضرت بوده و مطمئنا غیر اون چیزی دیگه ای نیست ؛ چون که من نه عمل در خور توجهی دارم و نه آنقدر آدم خوبی هستم به دلیل آن حضرت مرا بطلبد ...

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

هم فانوس دریایی و هم کشتی

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۲۲ ق.ظ

وبلاگ جا مانده ام تنها نوشت

دریا طوفانیه...

داری غرق میشی...

یه کشتی رو میبینی...  طناب رو میندازن پایین میری بالا... حالا این کشتی, کشتی نجاتته....

ولی وقتی دریا طوفانی باشه هیچ جایی رو نمیشه دید و راه گم میشه.... مگر یه فانوس دریایی راه رو نشون بده...

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

سلام بر حسین...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ

وبلاگ طلبه سایبری نوشت

سلام بر حسین....

عشق حسین بار دگر در دلها  زبانه میکشد...

در مجالس حسین چهره هایی را میبینی که شاید تصور حضورش را هم نمیکنی ولی این عشق حسین است،! !!

به راستی این محرم و صفر است که انقلاب ما را حفظ کرده است.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

در آستانه ماه محرم، به یاد ساقی دشت کربلا

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۴ ب.ظ

وبلاگ ساقی نوشت

همه عاشقان حسینی علمدارش را به خوبی می شناسند، خصوصا شجاعت حضرت ابالفضل برای همه روشن است. کربلا نمایشگاه دلیری و دلاوری اوست و عباس علیه السلام در آن جا، انگشت نما و اسطوره مقاومت شد. در آستانه ماه محرم به یک نمونه از شجاعت فرمانده دشت کربلا اشاره می کنم:

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

مواظب ظلم هایی که به خودتون می کنید باشید!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۳ ب.ظ

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

من رو تصور کنید با لوله های کاغذ توی دستم با استرس یک هفته ای

با دو شب از استرس نخوابیدن تا صبح

8 صبح اولین تحویل پروژه ی ارشد!

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

چندکلام حرف دل ....

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۶ ق.ظ

وبلاگ شهیده گمنام نوشت

کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو

دلم گرفته ز بی خیالی تو

توالتماس نگاه کدام پنجره ای

که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو....

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

یک دلنوشته نه بهتر است بگویم خون نوشته

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۵ ق.ظ

وبلاگ ناگفته های یک بسیجی نوشت

یک دلنوشته نه بهتر است بگویم خون نوشته من آنروز یک عشق داشتم ؛

پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند

و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

با کاروان عشـــق ...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۲۲ ق.ظ

وبلاگ جبهه فرهنگی فاطمیون نوشت

 

" صدای پای کاروانیــــان است می شنوی؟

مظلـــومان آل ابــراهیم را میگویم آمدند... "

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

آرزوی یک بار دیدنت ...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۵۴ ق.ظ

بلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

میخواستم اولین چیزی که میبیند من باشم ولبخند من باشد

چشم هایش را باز و بسته کرد

پرده را کشیدم فکر کردم نور چشمانش را اذیت می کند

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر