کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۰ ب.ظ
ی تردید شما هم در ایام و روزهای گذشته مانند تمامی ایرانی ها اخبار روزهای داغ هسته ای کشور مانند گرمای روزهای ماه مبارک رمضان که رو به اتمام است را پیگیری کرده و می کنید . قطعا برای هر ایرانی یک افتخار است که چندین کشور قدرتمند اروپایی بعلاوه آمریکا [ و نه جامعه بین الملل و کل دنیا ] در برابر دیپلمات های کشور عزیزمان بر سر یک میز نشسته و بر سر مسائل مورد مناقشه طرفین مذاکره نمایند .

البته گذشته از اینکه این عمل (مذاکره برای گرفتن امتیازات) برای ما ناخوشایند است چرا که ما داشتن انرژی صلح آمیز هسه ای را یکی از حقوق مسلم خود می دانیم و در این مورد با هیچ کشوری حاضر به معامله و تعارف نیستیم؛ اما اینکه این کشورهای قدرتمند [ باز هم تأکید می کنم نه کل دنیا و جامعه بین الملل ] ما را به عنوان یک کشور قدرتمند منطقه ای پذیرفته اند مایه افتخار و به خود بالیدن است .
اما از آنجایی که طرف های دیگر مذاکره در این فرایند عبارتند از آمریکا و انگلیس و چند کشور دیگر، برای ما جای بسی هشدار و هشیاری است چرا که برای هر عقل سلیمی گذشته پر جرم و جنایت و حیله و نیرنگ آنها پوشیده نبوده و با اندکی تأمل و فلش بکی به گذشته می توان تمام سوابق ننگین تاریخی آنها را مرور کرد که صد البته مجالی برای ذکر آنها در این مقاله نیست!! در این میان و با توجه به این سوابق درخشان تاریخی!!! می طلبد تا تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان هشیارتر از گذشته عمل کرده و همانطور که رهبر انقلاب نیز بارها تأکید کرده اند راه زیاده خواهی و فرصت طلبی و حیله گری را بر آنها ببندند ؛ چیزی که با نگاهی گذرا به بیانیه لوزان می بینیم که رعایت نشده و بلکه طرف مقابل از همان حیله گری خود در همین راستا استفاده کرده و فرزندان این ملت را در مذاکرات فریفته است.
با توجه به اینکه مبنای مذاکرات اخیر [ مذاکرات هتل کوبورگ وین اتریش ] و جمع بندی صورت گرفته در آن ( و نه توافق ) بیانیه پر از اشکال و گره لوزان بود ( که در این وبلاگ نیز مقاله ای در مورد آن با عنوان بیانیه لوزان چای سوییس نوشتیم ) بی تردید بیم آن داشتیم که در این مذاکرات نیز همه چیز را از دست دهیم که البته تا حدودی نیز چنین است ؛ اما تنها دلخوشی ما فیلتر تصویب مجلس شورای اسلامی است که قطعا اشکالات فنی زیادی از آن گرفته خواهد شد ؛ هر چند کنگره و رییس جمهور آمریکا نیز در یک بازی پلیس خوب و پلیس بد آن را وتو کرده و کار را مشکل خواهند کرد. اما متأسفانه چیزی که بعد از پایان این جمع بندی و نه توافق در کشور مشاهده کردیم بسیار باعث رنجش خاطر بود، چرا که چند ده جوان سرخوش و بی فکر که قطعا منتظر چنین بهانه ای برای ابراز شادی های هنجار شکنانه خود بودند؛ مانند گذشته به خیابان ها ریختند و شادی هایی از خود بروز دادند که حتما همه شما فیلم ها و تصاویری از آن را مشاهده کرده اید و مطمئنا هیچ یک از آنها هم حتی نمی دانستند جمع بندی صورت گرفته بر چه مبنایی بوده است و فقط و فقط تنها هدف آنها از این خیابان گردی ها ابراز شادی های تأسف بار و ساختار شکنانه بود ...
اما چیزی که به قول دوستان جای گلایه بسیار دارد اینکه وقتی چند هفته قبل جوانان این کشور به خیابان ها آمدند و در حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان و بر علیه زیاده خواهی آمریکایی ها شعار دادند تمام دولتمردان و خصوصا جناب نوبخت سخنگوی دولت به شدت از آن ناراحت بوده و آن را حرکت هایی ضد قانونی قلمداد کردند ؛ اما چند روز پیش وقتی جوانانی سرخوش و بی خبر از دنیا به خیابان ریختند و با رقص های مختلط ابراز شادمانی می کردند تمام دولتمردان و روزنامه های زنجیره ای از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند و آن را ابراز شادی ملت می دانستند ...
جناب نوبخت نکند یکی به نعل و یکی به میخ ...!!!!
خودم نوشت :
1. ماه رمضان دیگری رو به اتمام است و باز آدم نشدم ... خدایا دریابم !!
2. در این مدتی که سرورهای بلاگفا خراب بود همه چیز رو از بین برده بود که خوشبختانه مطالب بازگشته اما متاسفانه نظرات ارزشمند شما از پست ها حذف شده ؛ اما با توکل برخدا شروعی دوباره خواهیم داشت ...!

-
۰
۰
- ۹۴/۰۴/۲۹
- کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان
در مورد مطلبتان فقط یک نکته بگویم کافی است. مثال این که ما مذاکره را امری ناخوشایند می بینیم، خیلی مسخره است! مثل این می ماند که بگوییم، ما در مورد هیچ سوتفاهمی حاضر به بحث نیستیم! سوتفاهم به وجود امده فقط با مذاکره قابل حل است و اگر یکی از طرف ها بگوید، ما که مشکلی نداریم، شما خودتان بروید سوتفاهم را حل کنید، خیلی غیر منطقی است.
نکته دوم در مورد شادی های هنجارشکنانه. شادی کردن هم حق مسلم انسان ها است که هیچ قاعده و قانونی ندارد. کسی مثل شما شاید با یک لبخند هم شاد شود. اما کس دیگری حتماً باید فعالیت فیزیکی داشته باشد تا انرژی و شادی اش تخلیه شود. درست مثل دو آدم عصبانی که یکی دو تا فحش می دهد و آرام می شود.و طرف مقابل تا یک کتک مفصل نزند، آرام نمی گیرد.