توصیه شهدا به نماز جمعه بعنوان نماد وحدت

وبلاگ ایثار و شهادت نوشت

 شهید احمد آقابابایی ریزی (1363-1343 زرین شهر)

پیام من به برادران و خواهران دینی خودم این است که در این شهرها (1) از دو دستگی و تفرقه بپرهیزید. ما همه، هدفمان خداست و ما که یک خدا بیشتر نداریم، چرا دو دستگی بینمان به وجود آید؟! شما با وحدت و همبستگی خود نماز جمعه ها را پرشکوه کنید، با همین وحدت و همبستگی [بود] که توانستیم (2) عامل آمریکا را از (3) کشورمان بیرون کنیم؛ با همین وحدت [نیز] خواهیم توانست خود آمریکا و همه ی دشمنان داخلی و خارجی را نابود کنیم.

قضاوتی مثل قضاوت داوودنبی

وبلاگ نور الثقلین نوشت

 از امام باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود: على علیه السّلام وارد مسجد شد، با جوانى روبرو شد که در حال گریستن بود و عدّه‏اى او را ساکت مى‏کردند، حضرت پرسید: چرا گریه مى‏کنى؟ گفت: یا على، شریح قاضى حکمى کرده که من نمى‏دانم با آن چه کنم؟

زیرکی و هوشمندی

وبلاگ نگاه به تاریخ اسلام نوشت

در جنگ احزاب تقریبا همه مشرکین و یهود بر علیه پیامبر متحد شدند و نیروهای خود را به صحنه آوردند تا کار اسلام را یکسره کنند.

پیامبر (ص) به یکی از افراد تازه مسلمان شده که هنوز کسی از اسلام آوردن او خبر نداشت، گفتند: اگر می توانى میان لشکر دشمن اختلاف بینداز .

ماجرای ولادت امام سجاد(ع)

وبلاگ هیئت اباصالح خرمدره نوشت

امام سجاد (ع) در بحبوحه رویدادهاى سیاسى در منزل امیر مؤمنان دیده به جهان گشود، در حالى که پدرش امام حسین (ع) دوشادوش امیر مؤمنان به جنگ با قاسطین و مارقین و ناکثین اشتغال داشت، مادر گرامى امام، شهر بانو، دختر یزدگرد سوّم بود،

آداب و فضیلت به آینه نگاه کردن در احادیث و روایات

وبلاگ سرباز صفر نوشت

یکی از نعمت های بی شما خداوند زیبا، نعمت جوانی زیبایی است. پس مانند همه نعمت های خداوند شکرگزاری این نعمت نیز بر همگان واجب است. در مورد این زیبایی و جوانی احادیث و روایات زیادی وارد شده است. یکی از مواقعی که انسان باید این نعمت بزرگ را شکر کند، هنگام نگاه کردن به آیینه است.

رهبرم سید علی...+ دانلود پوستر

وبلاگ افسران جنگ سایبری نوشت

مشکلی نیست اگر مبل نداریم و دکور...

زینت خانه ی ما عکس رخ خامنه ایست...

اسیر نام و عنوان نباشیم

وبلاگ اسلام دوست داشتنی نوشت

سبک زندگی اهل بیت(ع) -اسیر نام و عنوان نباشیم

یکی از مسائل رایج جامعه کاربرد زیاد و غیر لازم القاب و عناوینی مانند دکتر، مهندس، سردار، استاد، آیت الله، خطیب توانا و شهیر و... است. در موارد قابل توجهی، این القاب درباره برخی افراد کاملا نابجا هم می باشد و اصولا کسی که به وی دکتر، مهندس و... گفته می شود دارای چنین مرتبه علمی و مدرک مربوط به آن نیست.

کاش بال داشتم

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

کاش بال بودی ! 

کاش بال داشتم ! کاش کنار این همه حس های زمینی آسمانی بودم !

کاش چادرم بال میشد و پرواز میکردم ، نمی ماندم در آن کافه و کنار دوستان جدید !

کاش معجزه میشد 

تمجید و تعریف پیامبر(ص) از ایرانی‌ها در آیات و روایات

وبلاگ سرباز صفر نوشت

 ساکنان ایران زمین بر پایه آیات قرآن و روایات اسلامی، هیچ گاه بت نپرستیده اند. بدون شک ایرانیان قبل از اسلام هم یکتاپرست بوده و خداوند را با نام های «اهورا مزدا»، «ایزد» پرستیده اند. به همین دلیل است که مسلمین در گذشته زردشتیان را در زمره اهل کتاب قرار می دادند. با طلوع اسلام در حجاز، ایرانیان گم شده خود را در این دین یافتند.

به هم نخندیم!!! با هم بخندیم

وبلاگ ستارگان نوشت

پشت خاکریز بودیم، آماده عملیات.

دوست شوخ طبعی داشتیم. وقت رو مغتنم شمرده و مشغول باز کردن کمپوت بود!

فرمانده که خیلی جدی بود گفت: الان چه وقت کمپوته !!!؟

اونم با لحنی جدی گفت: آقا رو !!!  آمدیم و برنگشتیم میخوای خودت تنهایی همشو بخوری!!!!

چشم ها را باید شست و یمن را، جور دیگر بایددید

وبلاگ علی اکبری نوشت

دو قدم دلهره دارم، دو قدم راهی نیست از یمن تا ایران

من دلم غمگین است،گونه ام بارانیست همچو چتر باران

من او

وبلاگ مرغابی امام زمان نوشت

پس می مانم....

می مانم و روی آرمانهایم خط می کشم...

آرمان هایی که سالها در حسرت آن بی تاب بودم...

و حال که کار ها روی ریل است باید دنده معکوس کشیده و راهم را عوض کنم...

اری همیشه پای عشقی در میان است....

اللهم فرج عن کل مکروب

وبلاگ اسلام دوست داشتنی نوشت

همه شب نماز خواندن، همه روزه روزه کردن / همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن

زمدینه تا به کعبه سر وپا برهنه رفتن / دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن

سبک زندگی شهدا

وبلگ ستارگان نوشت

ظرف های شام، دو تا بشقاب و لیوان بود و یک قابلمه.

رفتم سر ظرف شویی، گفت:انتخاب کن، یا تو بشور من آب بکشم، یا من می شورم تو آب بکش؟

گفتم: مگه چقدر ظرف هست؟!گفت: هرچی هست، انتخاب کن.

کاش که این فاصله را کم کنی

وبلاگ یوسف زهرا نوشت

با همه لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه تنهایی ام
ای دو سه تا کوچه زما دورتر
نغمه تو از همه پرشورتر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی

چادر خورشید

وبلاگ چادر مشکی نوشت

نور از روزنه ی  سقف آمده بود 

چادر خورشید بود 

چادرش نور بود 

ایستادم زیر نور سقف ، وسط بازار 

سالی که بهارش قدم فاطمه باشد

وبلاگ تکاپوی انتظار نوشت

سالی که بهارش قدم فاطمه باشد

صدها برکت از کرم فاطمه باشد

امید که یک مژده ز صدها خبر خوش

پیغام فرج در حرم فاطمه باشد

زندگی به سبک رزمندگی

وبلاگ جنگ نرم نوشت

یکی شروع کرده بود به بد و بیراه گفتن و فحاشی به نظام و دین و هر چه به دهنش آمد گفت. دیگر نتوانستم تحمل کنم و خونم به جوش آمد. «شهید ناصر قاسمی» آمد دستم را گرفت. گفتم دارد توهین می‌کند گفت تو وظیفه نداری بزنی دادگاه باید تنبیهش کند.  

عیدتان زهرائی

وبلاگ ستارگان نوشت

منتظر اعلام رادیو بودیم ، سفره هفت سین پهن شد.

یکی گفت: هرکی، به هر چی وابستگی داره بذاره رو سفره ؛ یکی سکه...

سین ما شد 6 تا، یه سین کم بود .

دوباره سالی دیگر تمام شد ...

وبلاگ طلبه جوان نوشت

وباره سالی دیگر تمام شد ...

و سالی دیگر تا چند روز آینده آغاز خواهد شد ؛ سالی که در ابتدای آن با کلی برنامه ریزی موفقیت خود را تضمین می کنیم اما تنها بعد از گذشت یک ماه همه چیز تمام می شود !