مهدی جان ما را ببخش...
وبلاگ "تکاپوی انتظار "نوشت
مولا جان مهدی
ببخش ما را به خاطر همه بی تو بودن ها ، تو با ما بودی و ما با تو نبودیم.
ببخش ما را به خاطر همه عهدشکنی هایمان ، بارها و بارها عهد بستیم
و عهد خود شکستیم .
- ۰ نظر
- ۱۱ مهر ۹۲ ، ۰۸:۴۰
وبلاگ "هیئت اباصالح المهدی خرمدره "نوشت
وبلاگ"بنده نامه "نوشت
آسیب شناسی مذهبی مقولۀ سختی است.خصوصا در جایی مثل عزاداری و هیئات مذهبی که با احساسات عمیق شیعیان گره خورده است.از یک طرف باید مواظب باشی ، تیشه به ریشه عزاداری ها نزنی و به جای آفت زدایی ، کلّ درخت را ازجا نکنی ! بایستی آرام و با احتیاط پا گذاری تا با تندی و وقت نشناسی ات ، منّاع الخیر نشوی.چرا که اشتباهها در این موارد و بی جا و بی دلیل سخن گفتن ، راه را بر مصلحان و آسیب شناسان دیگر هم می بندد !
وبلاگ" نامه های حوزوی" نوشت
ساده زیستی راز محبوبیت و اعتماد مردم به روحانیت و حوزه های علمیه است نکته ای که امام خمینی (ره) بارها و بارها بر آن تاکید داشته است وقوع انقلاب اسلامی و جایگاه روحانیت در این نظام فرصت هایی را برای روحانیان و طلاب پدید آورد تا به مردم خدمت کنند اما بهر ترتیب این مقوله باعث شد تا تغییراتی نیز در شیوه زندگی روحانیت بوجود آید، امروزه برخی از طلبه های جوان را بسختی بتوان قانع کرد که زندگی ساده ای را در پیش گیرند اما چرا؟
روحانیت را از نظر وضعیت مالی و سطح زندگی میتوان به سه بخش تقسیم کرد:
1-طبقه ضیعف 2- طبقه متوسط 3- طبقه متمول
وبلاگ "طلبه سایبری" نوشت
این شعر رو تو یکی از سایتا دیدم شاعرشم سجاد شاکری هستش خیلی حماسیه انصافا
ما را زخاندان کرم آفریدهاند
یک موج، از تلاطم یم آفریدهاند
ما را فدائیان پسرهای فاطمه (س)
«ما را شهید میر و علم آفریدهاند»
گریه کنان حضرت غم آفریدهاند
بهر بریدن سر اولاد عمر و عاص
در جان ما غرور و غژم آفریدهاند
هر یک زما حریف دو صد لشکر یزید!
«زین رو ز شیعه عده کم آفریدهاند»
دجالها و حرملهها را مهاجم و ...
... ما را «مدافعان حرم» آفریدهاند
***
سیدعلی خامنهای، پیر عشق گفت:
«فریاد را علیه ستم آفریدهاند»
وبلاگ "آپاندیس قلم "نوشت
مردی هشتاد و پنج ساله با پسر تحصیل کرده چهل و پنج سالهاش روی مبل خانه خود نشسته بودند. ناگهان کلاغی کنار پنجرهشان نشست.
پدر از فرزندش پرسید: این چیه؟
پسر پاسخ داد: کلاغ.
پس از چند دقیقه پدر دوباره پرسید: این چیه؟
پسر گفت: بابا من که همین الان بهتون گفتم، کلاغه.