داستانی کوتاه-دو رفیق

وبلاگ علی محمدی نوشت

روزی دو نفر، یکى شیعه و دیگرى اهل سنت، در خانه اى با هم زندگی مى کردند.

یک روز برادر اهل سنت به سفر رفت و در راه بود که برادر شیعه زنگ زد به او و گفت: "سریع برگرد خونه که کار بسیار بسیار واجبى دارم".

صندوق جریمه...

وبلاگ ستارگان نوشت

یه صندوق درست کرده و گذاشته بود توی خونه . بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودن دروغ و غیبت گفت .مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد.

نهی از منکر، از نوع قدیمی!

وبلاگ این ورزها نوشت

یکی از بزرگان قم نقل کرده است :

 من مدت دوازده سال از قم به تهران نرفتم تا آنکه یک کار ضروری برایم پیدا شد که ناچار شدم به تهران بروم .

در آن ایام رضاشاه قلدر دستور کشف حجاب را داده بود  و مأمورین این دستور را با شدت اجرا می کردند.  من در تهران در یکی از خیابانها می رفتم دیدم زنی با چادر می رود تا چشم یکی از افسران به آن زن افتاد با شدت یک سیلی به او زد و چادر را از سرش کشید به طوری که من وحشت زده شدم .

حرف مجلس در برجام یعنی کشک ...!!

وبلاگ طلبه جوان نوشت

آورده اند که روزی سه لاک پشت تصمیم می گیرند به گردش و تفریح رفته و لحظاتی را به شادی با همدیگر سپری کنند؛ همه چیز را آماده کرده و حرکت می کنند، 10 سال طول می کشد تا به محل مورد خود برسند. هنگام پهن کردن بساط سور خود، متوجه می شوند که برای روشن کردن آتش کبریت یادشان رفته و به همراه خود نیاورده اند؛

مهربانی...

وبلاگ ستارگان نوشت

آخر همه میوه فروشی های بازار یه پیرمرد نحیف میوه می فروخت

بساط کوچک و میوه های لک دارش معلوم بود که خریداری ندارند

پیرمرد یک مشتری ثابت داشت و او شهید رجایی بود

گزیده هایی کوتاه از سخنان شیخ رجبعلی خیاط

وبلاگ علی محمدی نوشت

خداوند به قدری مهربان است که گویا فقط همین یک بنده را دارد که دائم به او می گوید: این کار را بکن و ان کار را مکن, تا درست شوی.
 -- اگر ما به قدر ترسیدن از یک عقرب از عقاب خدا بترسیم , همه کارهای عالماصلاح می شود. --
تو برای خدا باش خدا و تمام ملائکه اش برای تو خواهند بود. 

سبک زندگی اهل بیت(ع)/رسیدگی نکردن به کار مردم

وبلاگ اسلام دوست داشتنی نوشت

نامش علی بن یقطین بود و شیعه اهل بیت(ع). در دربار هارون الرشید وزارت داشت. شیعه بودنش را پنهان می کرد. امام کاظم(ع) فرموده بود، در دربار بماند و به داد و کار شیعیان برسد. آن سال آمده بود حج. مدینه که رسید خواست امام(ع) را ببیند. امام(ع) اجازه ورود نداد! فرمود: حجت قبول نیست. خدا از گناهت در نمی گذرد!

بنده خدا...

وبلاگ باغ پنجره  نوشت

توی جاده منتظر ماشین نشسته بودم هر ماشینی رد میشد دست بالا می کردم که نگه داره اما نه نگه نمی داشتند.گرم بود و از سر و صورتم بد جور عرق میریخت. بالاخره یه تویوتا نگه داشت و سوار شدم و شروع کردم به نق زدن ، آروم که شدم راننده ازم پرسید کجا میری؟

خاطراه آزاده دکتر جواد میانداری

وبلاگ علمای زنجان ،شهدای راست قامت زنجانی نوشت

ماموریت مادر عملیات کربلای 4 گذشتن از یک تنگه ای بین جزایر ام الرصاص و بوارین بود همراه دسته اول از گروهان , طناب مخصوص را گرفته پیش میرفتیم ناگهان هنگامه ای بر پا شد . شدت آتش دشمن و هجوم تیرهای مستقیم صحنه های منحصر به فردی از جنگ را نشان میداد .

رد سرخ حرف هایت ....

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

 رسول خدا(ص) فرمود: هرکس کار دیگران را افشا کند، هم چون کسی است که مرتکب آن گناه شده و هرکس مؤمنی را به سبب رفتار [اشتباهش] سرزنش کند، از دنیا نمی رود تا خود نیز به ارتکاب آن، آلوده گردد.»

توصیه شهدا به نماز جمعه بعنوان نماد وحدت

وبلاگ ایثار و شهادت نوشت

 شهید احمد آقابابایی ریزی (1363-1343 زرین شهر)

پیام من به برادران و خواهران دینی خودم این است که در این شهرها (1) از دو دستگی و تفرقه بپرهیزید. ما همه، هدفمان خداست و ما که یک خدا بیشتر نداریم، چرا دو دستگی بینمان به وجود آید؟! شما با وحدت و همبستگی خود نماز جمعه ها را پرشکوه کنید، با همین وحدت و همبستگی [بود] که توانستیم (2) عامل آمریکا را از (3) کشورمان بیرون کنیم؛ با همین وحدت [نیز] خواهیم توانست خود آمریکا و همه ی دشمنان داخلی و خارجی را نابود کنیم.

قضاوتی مثل قضاوت داوودنبی

وبلاگ نور الثقلین نوشت

 از امام باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود: على علیه السّلام وارد مسجد شد، با جوانى روبرو شد که در حال گریستن بود و عدّه‏اى او را ساکت مى‏کردند، حضرت پرسید: چرا گریه مى‏کنى؟ گفت: یا على، شریح قاضى حکمى کرده که من نمى‏دانم با آن چه کنم؟

زیرکی و هوشمندی

وبلاگ نگاه به تاریخ اسلام نوشت

در جنگ احزاب تقریبا همه مشرکین و یهود بر علیه پیامبر متحد شدند و نیروهای خود را به صحنه آوردند تا کار اسلام را یکسره کنند.

پیامبر (ص) به یکی از افراد تازه مسلمان شده که هنوز کسی از اسلام آوردن او خبر نداشت، گفتند: اگر می توانى میان لشکر دشمن اختلاف بینداز .

ماجرای ولادت امام سجاد(ع)

وبلاگ هیئت اباصالح خرمدره نوشت

امام سجاد (ع) در بحبوحه رویدادهاى سیاسى در منزل امیر مؤمنان دیده به جهان گشود، در حالى که پدرش امام حسین (ع) دوشادوش امیر مؤمنان به جنگ با قاسطین و مارقین و ناکثین اشتغال داشت، مادر گرامى امام، شهر بانو، دختر یزدگرد سوّم بود،

آداب و فضیلت به آینه نگاه کردن در احادیث و روایات

وبلاگ سرباز صفر نوشت

یکی از نعمت های بی شما خداوند زیبا، نعمت جوانی زیبایی است. پس مانند همه نعمت های خداوند شکرگزاری این نعمت نیز بر همگان واجب است. در مورد این زیبایی و جوانی احادیث و روایات زیادی وارد شده است. یکی از مواقعی که انسان باید این نعمت بزرگ را شکر کند، هنگام نگاه کردن به آیینه است.

تمجید و تعریف پیامبر(ص) از ایرانی‌ها در آیات و روایات

وبلاگ سرباز صفر نوشت

 ساکنان ایران زمین بر پایه آیات قرآن و روایات اسلامی، هیچ گاه بت نپرستیده اند. بدون شک ایرانیان قبل از اسلام هم یکتاپرست بوده و خداوند را با نام های «اهورا مزدا»، «ایزد» پرستیده اند. به همین دلیل است که مسلمین در گذشته زردشتیان را در زمره اهل کتاب قرار می دادند. با طلوع اسلام در حجاز، ایرانیان گم شده خود را در این دین یافتند.

به هم نخندیم!!! با هم بخندیم

وبلاگ ستارگان نوشت

پشت خاکریز بودیم، آماده عملیات.

دوست شوخ طبعی داشتیم. وقت رو مغتنم شمرده و مشغول باز کردن کمپوت بود!

فرمانده که خیلی جدی بود گفت: الان چه وقت کمپوته !!!؟

اونم با لحنی جدی گفت: آقا رو !!!  آمدیم و برنگشتیم میخوای خودت تنهایی همشو بخوری!!!!

سبک زندگی شهدا

وبلگ ستارگان نوشت

ظرف های شام، دو تا بشقاب و لیوان بود و یک قابلمه.

رفتم سر ظرف شویی، گفت:انتخاب کن، یا تو بشور من آب بکشم، یا من می شورم تو آب بکش؟

گفتم: مگه چقدر ظرف هست؟!گفت: هرچی هست، انتخاب کن.

زندگی به سبک رزمندگی

وبلاگ جنگ نرم نوشت

یکی شروع کرده بود به بد و بیراه گفتن و فحاشی به نظام و دین و هر چه به دهنش آمد گفت. دیگر نتوانستم تحمل کنم و خونم به جوش آمد. «شهید ناصر قاسمی» آمد دستم را گرفت. گفتم دارد توهین می‌کند گفت تو وظیفه نداری بزنی دادگاه باید تنبیهش کند.  

عیدتان زهرائی

وبلاگ ستارگان نوشت

منتظر اعلام رادیو بودیم ، سفره هفت سین پهن شد.

یکی گفت: هرکی، به هر چی وابستگی داره بذاره رو سفره ؛ یکی سکه...

سین ما شد 6 تا، یه سین کم بود .