ما این حادثه را فراموش نمی کنیم...
- ۰ نظر
- ۱۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۰۱
وبلاگ "هیئت اباصالح "نوشت
گناه جنسی نتایج و عواقبی را به دنبال خواهد داشت که تاثیر عمیقی بر ما میگذارد. دیدن تصاویر، فیلم ها و سایتهای مستهجن و شهوت انگیز، یکی از انواع گناه های جنسی است که از روی هوس و شهوت انجام می گیرد. عواقب ناشی از این عمل ممکن است به راحتی از بین نرود، اما اگر پشیمان شده و توبه کنید، خداوند شما را خواهد آمرزید.
شستن صورت و دست ها، آن هم پنج بار و یا حداقل سه بار در روز اثرات قابل ملاحظه ای در نظافت بدن دارد نکته ی جالب این که دسته ای از میکروب ها به نام ارگا نسیم های بی هوازی روی پوست زندگی می کنند. پوست هنگام وضو ضمن تماس با آب در معرض اکسیژن هوا نیز قرار می گیرد و این کار مانع رشد این میکروبها می شود.
برای باز ماندن سوراخ غده های عرق و چربی پوست امری حیاتی است که با وضو حاصل می شود.
وبلاگ "تمنای وصال "نوشت
خدایا ؛
من قدرتی که از معصیت باز گردم ندارم
مگر انکه تو بعشق و محبت مرا بیدار گردانی
پوشش و فرهنگ
پوشاک به عنوان بارزترین نماد فرهنگی، مهمترین مظهر انتقال نشانههای فرهنگی در میان جوامع انسانی مطرح است. بسیاری بر این باورند که استیلای فرهنگی و سلطهپذیری در وهلهی اول بهوسیلهی انتقال پوشاک انجام میپذیرد و حتی میتوان با تغییر پوشاک یک جامعه، نوع معیشت و شیوهی تولید آنها را نیز دگرگون کرد و تغییرات و تحولاتی در ساختار زندگی اجتماعی آن جامعه به وجود آورد. لباس انسان، نخست تابع فرهنگ جامعهی او و سپس تابع سلیقهی خود او است.وبلاگ " فدائیان امام خامنه ای "نوشت
محل شهادت: کرخه
عملیات: پدافندی
تاریخ شهادت: 14/02/1360
سن: 18 سال
گزیده وصیت نامه: پایان مأموریت ما زمانی است که در پیمانی که با خدا بسته ایم به مرحله صدق برسیم.
وبلاگ" کلبه طلبگی" نوشت
ارزشمندی را در خصوص سیاست های رسانه های امریکا در برداشت ترجمه ی فارسی
جوک به شکل زیر است
وبلاگ "حوزه علمیه خواهران"نوشت
...خودم را چقدر عاقل میدیدم؛ پیش از آن که کتاب «عقل و جهل» اصول کافی پیش رویم گشوده شود؛
به نقل از حضرت علی (ع) ،عقل انسان، وقتی کامل میشود که این چند خصلت را داشته باشد:
1. از شر کفر و شرارت در امان باشد.
2. از او انتظار هدایت و خوبی داشته باشند.
3. باقیماندة پولش را به دیگران ببخشد.
4. باقیماندة حرفش را پیش خودش نگه دارد.
5. نصیبش از دنیا، به اندازة خورد و خوراکش باشد.
6. تا آخر عمر از علم سیر نشود.
7. ذلت با خدا را به عزت با مردم، ترجیح دهد.
8. تواضع را به بزرگی و آبرومندی، ترجیح دهد.
9. اندکی خوبی از سوی دیگران را زیاد ببیند.
10. خوبی زیاد از سوی خودش را کم ببیند.
11. همة مردم را از خود بهتر بداند.
12. خود را از همه بدتر بداند.
چقدر خود را عاقل می دانیم ...نگاهمان به اطرافیان مثل نگاه عاقل اندر سفیه می ماند !!!!
طلبه
وبلاگ"قلب ایران" نوشت
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ،
کسی که مسافر است بیشتر به یاد خانه است نه مسافر خانه
و کسی که دائم به یاد خانه باشد آن را خراب نمی کند.
کسی که دائماً به یاد آخرت باشد گناه و خطیئه ای ندارد ...
حضرت آیة الله جوادی آملی
وبلاگ "هیئت اباصالح "نوشت
فراغت یعنی...
هر کدوم از فرهنگ لغتها رو که باز کنید، فراغت رو اینطوری معنا کردن:
فراغت؛ یعنی «آسودگی»، «آسایش»، «آسوده شدن از کار»، «آزاد بودن از کار روزانه».
روانشناسا اوقات فراغت رو، زمانی میدونن که کارهای ضروری یا وظایفمون رو انجام دادیم و میخوایم به فعالیت شادیآور و مورد علاقهمون بپردازیم، تا خستگی کارهای روزانه از تنمون بیرون بیاد و با روحیه بهتر و نیروی بیشتری به بقیه کارمون ادامه بدیم.
برنامههای هر فرد و گروهی در اوقات فراغت، متفاوته، مثلاً فعالیتهای کودک با پیر یا با جوون و ... در هنگام فراغتشون با هم فرق دارن. بنابراین هرکسی برای اوقات فراغتش یه برنامهای داره که به سلیقه، نیازهای روحی و روانی، سن و توانایی مالی فرد بستگی داره.
افزایش اوقات فراغت با گذشت زمان
وبلاگ "نامه های حوزوی"نوشت
عمامه بزرگ با چین های موازی و مساوی، قبای نازک با پارچه نرم و لطیف، عبای سفید و اتو کرده و کفش هایی واکس شده ، قسمتی از موهای جلوی سر از زیر عمامه بیرون گذاشته شده است تا قیافه جلوه بهتری داشته باشد، موهای صورت مرتب و آنکارد شده است، قیافه و پوشش بسیاری از طلاب امروزی اینگونه است، اما براستی سبک پوشش و قیافه طلاب نسبت به دو دهه گذشته چه تفاوتهایی کرده است؟ براستی چه عواملی سبک پوشش و مد طلاب را تغییر داده است؟ تغییرات ایجاد شده چه نسبتی با ( زیِ)طلبگی دارد؟
طلبه باید کچل باشد
در سالیان نچندان دور اساتید حوزه علمیه و متدینین از جامعه اعتقاد داشتند که موی سر طلبه باید کم باشد و بهتر است حتی طلبه کچل باشد ، آنها بلند کردن موی سر را با شئونات و زی طلبگی ناسازگار میدانستند، یکی از آشنایان که امروزه استاد دانشگاه است علت فراری شدن خود از حوزه را اینگونه توضیح میدهد: وقتی وارد حوزه شدیم بما گفتند که باید پالتوی دراز تن کنید که تا زانوی پا کشیده شده باشد، مشکل این بود که در کوچه و خیابان مردم اینگونه پوشش را انگشت نما و مسخره میکردند، منکه از خانواده نسبتا مرفه با فرهنگی متفاوت بودم نتوانستم چنین وضعی را تحمل کنم و فرار را بر قرار ترجیه دادم، و این چنین بود که طلبه های مبتدی دهه های گذشته موی سر خود را همیشه کوتاه میکردند و انسان را بیاد سربازخانه ها می انداختند، پیراهنی دراز به تن میکردند و البته بعلت مشکلات مالی هر طلبه ممکن بود بیشتر از یک یا دو لباس نداشته باشد، از طلبه ها کمتر کسی لباس های خود را اتو میکرد و بنوعی یقه چِرک نامیده میشدند، موهای صورت آنها وضع نامرتبی داشت ، احد الناسی از طلبه ها جرات نداشت لباس رنگی بپوشد، البته توجیه این بود که باید زی و خصلت طلبگی را حفظ کرد، از سوی دیگر به دنیا نباید دل بست.
وبلاگ "حوزه علمیه خواهران"نوشت
«زنده» بودن در معنای زیست شناسی آن، به معنای دارای بودن علائم حیات در یک موجود زنده است. حالا اگر این موجود زنده، یک آدمیزاد باشد، مطابق دانش زیست شناسی، این گونه جانوری باید قلبش بتپد، مغزش کار کند، حداقل یک کلیه داشته باشد، یک معده به حجم مورد نیاز و البته چند متر روده کوچک و بزرگ برای دستگاه گوارش و ویرایش! حالا اگر برای این موجود، آب و غذای مورد نیاز یا همان جو و گندم خودمان تامین باشد و در یک محیط عاری از بیماری زندگی کند، میتواند امیدوار باشد که چیزی حدود صد سال «زنده» بماند. خوب این همه از زیست شناسی و طول و عرض معده و روده گفتیم که چی؟ عرض خواهد شد.
سبک زندگی را هم می توان به دو معنا گرفت. معنای اول سبک زنده مانی است. در این سبک، صبح بیدار می شویم، نرمش و ورزش می کنیم، صبحانه مقوی می خوریم، به کلاس و درس و دانشگاه می رویم و درسمان را بدون استرس و به موقع می خوانیم، به خانه بازمی گردیم، ناهار سالم و شام مختصر میل می کنیم. کمی پرورش اندام و تفریح و سرگرمی و پس از آن خواب به موقع! در این سبک زنده گی، میتوان تنی سالم داشت، موقع امتحانات از شر انواع و اقسام استرسها آسوده بود و تنی شاداب و سرزنده داشت.
اما سبک زندگی معنای دیگری نیز می تواند داشته باشد که اینجا آن را سبک زندگانی نامیده ایم. این نگاه عمیقتر به سبک زندگی، به معنای نفی ...
وبلاگ"هیئت حضرت اباصالح خرمدره" نوشت
برای نخستین بار در سال 1910م. فیلمی به نام ستاره ی دنباله دار، فاجعه و فروریختن جهان رانشان داد. برخورد این پدیده با زمین موجب انفجار اتومبیل ها، آتش گرفتن منازل مسکونی و ذوب شدن فلزات منجمله طلاهای یک فرد خسیس می گردد و مردم را وا می دارد که در زمین در جست و جوی آب باشند. در پایان ماجرا آنچه باقی می ماند دورنمایی از یک دنیای متروک و نابود شده است.در سال 1916م. ادامه ی این تجربه را با نام فیلم بازگشت ستاره ی دنباله دار می بینیم. گاز متصاعد شده از این فاجعه موجب کندی و رکود همه چیز در زمین می شود. شهاب های آسمانی که به سوی زمین پرتاب می شوند با خود زبانه های آتش به همراه داشته و همه چیز را به نابودی می کشانند. زمین لرزه های شدید دریایی اقیانوس ها را به محلّی ناامن برای همه موجودات تبدیل می کنند. در این فیلم ها تنها بازماندگان که یک مرد و زن قهرمان داستان فیلم هستند، همراه با فیلمبردار، سالم از معرکه می گریزند و بقیه همگی در معرض نابودی قرار دارند.
فیلم هایی با عنوان پایان دنیا سال های 1916م.، 1922م. و در دهه های بعد ساخته شده است که به نوعی به این قضیه می پردازند. نسخه ای به کارگردانی «ابل گانس» کارگردان معروف فرانسوی در سال 1931م. داریم که از رمانی به همین نام به قلم «کامیل فلاماریون» اقتباس شده بود. در این فیلم داستان عشق مثلثی یک بانکدار حسود و یک نویسنده ی مجنون نیز آورده شده بود.
فیلم سیلاب (1933م.) که داستان آن اقتباسی از اثری به همین نام به قلم «اس فاولر رایت» نویسنده ی مشهور آن رمان بود، یک اثر کلاسیک مفقود شده محسوب می شد.
در همین سال ها مجموعه های سینمایی با سریال های معروفی چون اس. او. اس. امواج متلاطم (1938م.) سینماها را تبدیل به یک مکان جذّابی ساخته بود. گاهی فجایع به وجود آمده و در نتیجه ی یک انفجار اتمی بود و معمولاً نزاع دو نفر بر سر زن جوانی نیز چاشنی آن بود. فیلم های دیگری هم با عناوین دیگری مانند وقتی دنیاها با هم تصادف می کنند. (1932م.) که در بخش های قبلی به آن اشاره شده و در سال 1951م. نیز به وسیله ی «جرج پال» ساخته شد. این فیلم نابودی دنیا را به صورت باشکوهی به طریقه ی تکنی کالر نشان می داد. سکانس آتش بازی نهایی فیلم در زمانی که «ستاره ی بلوس» از کناره کره ی خاکی عبور می کند و چهل نفر انسان برگزیده با موشک عازم سیارّه ی «زایرا» می شوند. علیرغم امکانات محدود سینمای آن زمان، هنوز هم دیدنی است.
وبلاگ "قلب ایران" نوشت
آقای روحانی سلام و تبریک به خاطر انتخاب شدن شما توسط مردم به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم.
من به خودم لازم دیدم چند تا نکته را بهتون بگم البته اگه مسیرتون اینورا افتاد:
1- همونطوری که شما میگید اولین کسی هستید که به امام خمینی گفتید امام، لازمه که به امام خامنه ای هم در ملا عام بگید امام تا این را هم همه از شما بفهمند و باقیات الصالحات برای شما باشه.
2- از همه کسانی که با ولایت فقیه و شخص امام خامنه ای مشکل دارند اعلام برائت بکنید و از اونها بیزاری بجویید.
3- مثل خیلی ها نگید ولایت فقیه و در عمل برید هرکاری که دوست دارید و بکنید و حرف آقا روی زمین بمونه.
وبلاگ "طلبه جوان" نوشت
حتما همه شما دوستان می دانید که از اسلام برداشت ها و تعریف های مختلفی شده است و هر کسی براساس پیشینه و شناختش یک برداشت دارد؛ مثلا اسلام ناب محمدی ؛ اسلامی است که در برگیرنده تمام شئونات دین مبین و البته فرامین اصیل اسلام است، اسلام آمریکائی؛ کلمه ای که بارها شاید آن را شنیده باشید و آن یعنی اسلام تساهل و تسامح ، اسلام گوشه گیری و منزوی بودن ؛ یعنی به هیچکس و هیچ چیز کاری نداشته باش و در گوشه دنج خود مشغول عبادت شو و تو را اصلا به جامعه چه کار...! و تعاریف مختلف دیگری که مانند همین مصادیق برگرفته از نوعی برداشت سطحی از است !!
اما حجاب نیز به خاطر همین برداشت ها شکل ها و صورت های مختلفی گرفته است که هر کدام بیان کننده نوعی از این اسلام است! در کشور اسلامی ما که قوانینش بر گرفته از اسلام ناب است ( هر چند بعضی مواقع به صورت ضعیف انجام می شود ) حجاب جایگاه ویژه و خاصی برای خود دارد و بهترین نوع آن چادر محسوب می شود؛ هر چند بنا بر گفته مورخان حجاب در ایران باستان نیز وجود داشته و قبل از ظهور اسلام در ایران تعداد زیادی از زنان حجاب داشته اند . اما بعد از ظهور اسلام در ایران حجاب شکل دیگری یافت و به قول معروف استاندارد شد !! چون در ایران باستان بیشتر زن ها را برای دور نگاه داشتن از چشم بیگانگان و نامحرمان در خفا و در حرمسراها نگاه می داشتند و این نیز خود نوعی از حجاب محسوب می شود ( البته هنگام ورود به اجتماع هم حجاب داشتند !!! ) اما بعد از ظهور اسلام عزیز حدود آن مشخص شد و هر کدام از زنان و مردان حدود و ثغور خود را شناختند ! به زنان گفته شد در نماز دست ها تا مچ و گردی صورت و پاها تا گوزک پا حفظ شود و همین حد هم در اجتماع لازم است ( هر چند بهتر است کمی هم از این حد بیشتر حفظ شود از باب مقدمه واجب ) اما حجاب نباید طوری باشد که جذابیت های بدن مشخص باشد ...!