دارم نماز میخونم اما حواسم نیست به جایی که باید باشد ! حواسم به دختر بچه ای  ست که لپ هایش گل انداخته و با روپوش صورتی مدرسه اش وارد نمازخانه ی دانشکده میشود ، مادرش انگار از کادر اداری دانشگاه است ، دختر بچه از مادرش خواهش میکند که "تو رو خدا اجازه بده یه کم بخوابم ! " مادرش سفت و محکم و با قاطعیت میگوید حق ندارد حتی چرت بزند ! و باید همراهش بیاید