زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

انکارهای بی جا !!!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۹ ق.ظ

     وبلاگ"بنده نامه "نوشت
 حدیث معروفی است که علم سه پله و سه مرحله دارد . انسان همینکه به‏ مرحله اول آن می‏رسد مغرور می‏شود و تکبر می‏کند ، معلوماتش در نظرش جلوه‏ می‏کند ، خود را از همه چیز و همه کس برتر و بالاتر می‏بیند ( این مرحله‏ مرحله علم بینی و خودبینی است ) . تا به مرحله دوم می‏رسد .

در این مرحله‏  بر معلوماتش افزوده می‏شود ، عظمت خلقت و آفرینش در برابرش نمودارمی‏شود ، خود را و معلومات خود را در برابر دستگاه عظیم آفرینش کوچک‏ می‏بیند و حالت تواضع در او پیدا می‏شود ( این مرحله مرحله واقع بینی وجهان بینی است ، از علم بینی به جهان بینی می‏رسد ( ، به جای آنکه به‏ معلومات خود نظر افکند به جهان نظر می‏کند و با آن معلومات جهان را اندازه می‏گیرد .

تا آنکه قدم به مرحله سوم می‏گذارد . در این مرحله می‏فهمد که هیچ چیزنمی‏داند ( « علم انه لا یعلم شیئا » ) - این مرحله مرحله بهت‏ و حیرت است - . در این مرحله همین قدر می‏فهمد که مقیاسهای فکری و مترو شاقولهای فکری که او در کیسه فکر خود تهیه کرده کوچکتر و نارساتر از این است که بتواند جهان عظیم را با آنها متر کند و اندازه بگیرد .می‏داند و می‏فهمد که مقیاسهای علم و فکر او برای یک محیط محدود زندگی‏ خودش فقط صحیح است به کار برده شود نه بیشتر.

گمان می‏کنم این بیت از مولوی باشد در دیوان شمس :

حاصل عمرم سه سخن بیش نیست

خام بدم ، پخته شدم ، سوختم

این مرد عارف دوره سلوک روحانی و عقلانی خود را مجموعا در سه مرحله‏ خلاصه کرده : دوره خامی ، دوره پختگی ، دوره سوختگی . دوره خامی و غرور وتکبر و علم بینی را بسیاری دارند ، ولی آیا کسی به دوره پختگی و به دوره‏ سوختگی برسد مطلب دیگری است .

غرور علم ناقص

همان طوری که انسان گاهی به مال خود مغرور می‏شود و جنون ثروت او را می‏گیرد ، خیال می‏کند مال و ثروت که به چنگ آورده او را از همه چیز بی‏ نیاز می‏کند و می تواند او را در دنیا مخلد سازد (( یحسب أن ماله أخلده‏ ))
یا
 گاهی به جاه و مقام خود مغرور می‏شود ، جنون جاه و مقام‏ بر مغزش مستولی می‏گردد ، به طغیان و فساد در روی زمین می‏پردازد ، کوس‏  )) أنا ربکم الاعلی )) می‏زند ، همین طور هم گاهی غرور علم بر انسان مسلط می‏شود و یک نوع جنون بر او مستولی‏ می‏کند ، با این فرق که جنون ثروت و قدرت ، از ثروت زیاد و قدرت زیاد پیدا می‏شود و جنون علم ، از علم کم و ادراک ضعیف .

می‏گویند هر چیزی‏ وجود ناقصش بهتر است از عدم محض ، مگر علم که هیچ نداشتنش از ناقص‏ داشتنش بهتر است ، زیرا علم ناقص جنون آور و سکر آور و مست کننده‏ است ، البته مال و جاه هم جنون آور و سکر آورند ، اما جنون اینها اززیادی پیدا می‏شود بر خلاف سکر علم و جنون علم که از کمی و نقص آن برمی‏خیزد نه از زیادی ، و همین سکر و مستی منشأ تکذیبهایی به حقایق می‏شود...


* از کتاب زیبای بیست گفتار استادشهیدمطهری.مبحث انکارهای بی جا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر