ما و ربّنای شجریان !

    وبلاگ"بنده نامه"نوشت

ظاهرا کار برخی افراد ، از کاه ، کوه ساختن است ! افرادی که وظیفه شان چیزهای کوچک را بزرگ جلوه دادن است  و مسائل بزرگ را کوچک .دوست دارند موضوعات حاشیه ای را به متن تبدیل کنند و مسئله ای غیر مهم را به مسئله ای امنیتی و سیاسی ! و نتیجه کارشان هم ، خواه ناخواه ، در مقابل هم قرار دادن مردم به خاطر مسائل ریز و ایجاد حساسیت های کاذب است.

بگذارید همینجا مثالش را عرض کنم :           ربنای استاد شجریان

* این اثر طبیعتا در فضای هنری کشور جایگاهی برای خود دارد و هم در بین مردم توانسته اثری مقبول واقع شود.این قطعه هنری سالها همسفره افطار مسلمانان این مرز و بوم بوده و بدون هیچ حساسیتی مردم آنرا می شنیدند تا اینکه چند سالی ست به دلایل مختلف ، از صداوسیما پخش نمی شود .( به درست و غلط بودنش در این مطلب کاری نداریم ) . اززمان عدم پخش این اثر ، هم صداوسیما با خودش خوددرگیری پیدا کرده ! ( مثلا پخش صدای نوجوانی که از روی صدای ربنای شجریان تقلید میکند ) و هم دربین برخی محافل پخش یا عدم پخش ربنای استاد شجریان شده است نمادو ملاک حق و باطل بودن نظام و ...! کسی نیست بگوید که اگر واقعا نمیخواهید این قطعه را پخش کنید و نامی از شجریان نباشد ، چرا بازخوانی این اثر را باصدای نوجوان پخش میکنید کهتداعی کننده همان کار شجریان هست!!! این کار که بیشتر حساسیت ایجاد میکند!

انکارهای بی جا !!!

     وبلاگ"بنده نامه "نوشت
 حدیث معروفی است که علم سه پله و سه مرحله دارد . انسان همینکه به‏ مرحله اول آن می‏رسد مغرور می‏شود و تکبر می‏کند ، معلوماتش در نظرش جلوه‏ می‏کند ، خود را از همه چیز و همه کس برتر و بالاتر می‏بیند ( این مرحله‏ مرحله علم بینی و خودبینی است ) . تا به مرحله دوم می‏رسد .

در این مرحله‏  بر معلوماتش افزوده می‏شود ، عظمت خلقت و آفرینش در برابرش نمودارمی‏شود ، خود را و معلومات خود را در برابر دستگاه عظیم آفرینش کوچک‏ می‏بیند و حالت تواضع در او پیدا می‏شود ( این مرحله مرحله واقع بینی وجهان بینی است ، از علم بینی به جهان بینی می‏رسد ( ، به جای آنکه به‏ معلومات خود نظر افکند به جهان نظر می‏کند و با آن معلومات جهان را اندازه می‏گیرد .