زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشت عاشقانه» ثبت شده است

امام رضا ع ...!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۹ ق.ظ

وبلاگ طلبه جوان نوشت

آقا جان !

پنج سال است که اجازه ندادی تا به حرمت بیایم ؛ حتما اشکال از من است ...

کاش مثل این کبوتر در این ایام در حرمت پر می کشیدم !

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

مواظب ظلم هایی که به خودتون می کنید باشید!

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۳ ب.ظ

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

من رو تصور کنید با لوله های کاغذ توی دستم با استرس یک هفته ای

با دو شب از استرس نخوابیدن تا صبح

8 صبح اولین تحویل پروژه ی ارشد!

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

سر به مهر

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۱ ق.ظ

وبلاگ خاطرات چادر مشکی نوشت

سر به مهر را ببینید اگر گاهی دلتان لرزیده

اگر یک روز خجالت کشیدید حرفتان را بزنید 

اگر آدم ها را به خاطر اعتقادشان مسخره کردید

سر به مهر را ببنید اگر شده که یه روز رو به آسمان گریه کردید و شرمنده ی خدا شدید 

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

دلم بخواهد راضی باشم

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ق.ظ

وبلاگ"چادر مشکی"نوشت

وقتی از زندگی نا امید شده ام 

وقتی زندگی روی سیاهش را به من نشان میدهد

وسط اوضاع ناامیدی منی که فکر میکردم همیشه خدا را دارم که خواهم داشت

دوستم بشیند کنارم دلداری ام بدهد دوستی که پدرش کمونیست بوده حالا نشسته کنار من و چیزی را به من یاداوری میکند که فراموش کرده ام خیلی وقت است

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

به ما نگفتند که ...

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۳۹ ق.ظ

وبلاگ"تکاپوی انتظار"نوشت

راستش‌ را به‌ ما نگفتند یا لااقل‌ همة‌ راست‌ را به‌ ما نگفتند.

 گفتند: تو که‌ بیایی‌ خون‌ به‌ پا می‌کنی‌،جوی‌ خون‌ به‌ راه‌ می‌اندازی‌ و از کشته‌ پشته‌ می‌سازی‌ و ما را از ظهور تو ترساندند.

 درست‌ مثل‌ اینکه‌ حادثه‌ای‌ به‌ شیرینی‌ تولد را کتمان‌ کنند و تنها از درد زادن‌ بگویند.

 ما از همان‌ کودکی‌، تو را دوست‌ داشتیم‌. با همة‌ فطرتمان‌ به‌ تو عشق‌ می‌ورزیدیم‌ و با همة‌ وجودمان‌ بی‌تاب‌ آمدنت‌ بودیم‌.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر