جمعی از رزمندگان سلطانیه
- ۱ نظر
- ۲۷ تیر ۹۲ ، ۰۹:۰۰
علیکم فى شهر رمضان بکثرة استغفار و الدعاء
فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم.
امالى شیخ صدوق، ص 61
على بن ابى طالب(ع) فرمود:
بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زیاد.
اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست.
و اما استغفار شما از بین برنده گناهان است.
وبلاگ"تمنای وصال" نوشت
ای علی ، مهمان را گرامی بدار اگر چه کافر باشد .
+ امید به فضل الهی و اینکه عنایت حتمی است ، بزرگترین سرمایه در سختیهای راه است .
+ اگر "خدا " نمی خواست و مرا دوست نمی داشت ، مرا اصلا به این راه هدایت نمیکرد .
وبلاگ "هیئت اباصالح المهدی خرمدره "نوشت
وبلاگ "حوزه علمیه خواهران"نوشت
خانم همسایه ما امسال می خواهد روزه بگیرد .خودش می گفت که هیچوقت تا حالا روزه نگرفته چون فکر می کرده سخته وفایده نداره . تازه آدمو از کاروزندگی هم میندازه ... فلسفه روزه رو نمی دونسته و معتقد بوده که روزه برای عرب ها واجب شده و از اونجا که همسایه ما ایرونی اصیله ، لازم نیست دستورات دینی مسلمونا رو رعایت کنه ... البته فکر نکنید که ایشون زردتشتیه یا ... نه ؛ پدرومادرش وآبا واجدادش مسلمونن اما خانم همسایه ما به قول خودش امروزیه ، روشنفکره ، عاقله وکارهایی که منطق وفلسفه اش را ندونه انجا م نداده و نمیده . از جمله نماز وحجاب وروزه و... اما خوب تازگی ها تو یه مقاله علمی خونده که یه دانشمند غربی از فواید روزه داری نوشته بوده واینکه چقدر باعث سلامتی انسان میشه وکلی خانم همسایه دچار پشیمونی شده که چرا زودتر این مقاله رو نخونده بوده ... تازگی ها هم یک صلوات شمار به انگشتش بسته ومیگه که در یک کتابی خونده که یه روانپزشک غربی ، یاد خدا ومناجات وذکر روباعث آرامش روح انسان والتیام بیماری های روحی دانسته ... آقای الکسی سوفورین ، آقای ژان فورموزان ، الکسیس کارل ، کاریو!!! ... کاش درباره فواید حجاب هم چیزی می نوشتید . خانم همسایه ما فقط حرف های شمارو قبول داره ...
وبلاگ "هیئت اباصالح "نوشت مادر شهیدان حسن، عباس و حسین صابری گفت: عباس آقا در دوران تفحص شهدا به عراقیها هدیه میداد تا آنها در روند این کار با گروه همکاری کنند؛ با آنها با مهربانی رفتار میکرد؛ بعد از شهادتش هم عراقیها ۵۰ هزار تومان خرج کردند و برای پسرم مراسم ختم گرفتند. |
قطعه ۴۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س)؛ میزبان سه برادر که خیلی همدیگر را دوست داشتند؛ حسین، حسن و عباس صابری است؛ مادری که همه پسرانش را در راه اسلام فدا کرد و امروز در خانهای قدیمی به یاد روزگاری که بر او گذشت، زندگی میکند.
مادر درد میکشد، دردهایی که همه از دلتنگی بوده و دلتنگیهایی که با قاب عکس حسن، حسین و عباساش زمزمه میکند. مادری که هنوز لباسهای فرزندانش را به یادگار در کمد اتاق نگه داشته، گاهی آن را بر سینه میفشارد، میبوید و روی چشمهایش میگذارد؛ نفس عمیقی میکشد با لباسهایی که عطر تربت میدهد.
وبلاگ " فدائیان امام خامنه ای "نوشت قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ به گوش خواهد رسید، مناجات عاشقانه مولای متقیان در مسجد کوفه شنیده خواهد شد، یواش یواش صدای گریه ی یتیمان کوفه در فراغ و دوری پدر به گوش خواهد رسید، یواش یواش میهمانی خدا آغاز خواهد شد، شب قدر فرا خواهد رسید و انشاالله امضای مقدرات خواسته و نا خواسته شما در احیای نیمه شعبان فوق رقبتتان به امضای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد رسید. یادتون هست دعا کردیم خدایا امسال را سال ظهور قرار بده! |
وبلاگ " فدائیان امام خامنه ای "نوشت
محل شهادت: کرخه
عملیات: پدافندی
تاریخ شهادت: 14/02/1360
سن: 18 سال
گزیده وصیت نامه: پایان مأموریت ما زمانی است که در پیمانی که با خدا بسته ایم به مرحله صدق برسیم.
وبلاگ"قلب ایران" نوشت
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ،
شلمچه خلاصه عشق است و قطعه ای از بهشت ، شلمچه ، آینه ایست که تمام جبهه با خاکهای سرخش در آن می درخشد. و دریچه آسمانی است که از آن بوی رشادت و عطر دلنواز شهادت میوزد.
شلمچه تندیس زیبای عشق است که در میدان ایثار قد کشیده است . شلمچه شهر شهود و شهادت است . شلمچه مثنوی بلندایثار است و فرودگاه عشق و عروجگاه دل . صحرای خشکی که دریای مواج خون و اشکهای عاشقانه در تربت پاکش دارد با قلب خونینی که هنوز زیبا و دلنواز می تپد و خون غیرت و مردانگی را در رگهای این دیار می دواند و حدیث بلند حیات با عزت را زمزمه می کند. زمین خاکی شلمچه ، زیباتر از آبی آسمان است چرا که شلمچه قتلگاه مرغان عاشقی است که برای وصال بی قرار بودند و از کوچه پس کوچه های منیت و مادیت رهیده و به شهر دلگشای معنویت و شهادت دل بستند.
آری ! شلمچه شاهنامه بلند شهادت است ، دیوان عاشقی است ، شعرهای سرخ ، با واژه های خون ، به وزن عشق و قافیه هایی از جنس قلب پاره پاره عاشقی و در قالب غزل عشق و مثنوی بلند شهادت » ، دیوانی که شکسته دلان عارف با قلم استخوان و مرکب خون و با خط شکسته عروج نوشتند و این صفحه طلایی تاریخ ایران اسلامی را با خون دل تهذیب شده شان تذهیب کردند. آری ! شلمچه کتاب است ، خواندنی ترین کتاب حماسه . شلمچه آسمان است سرشار از ستاره های سرخ .شلمچه بهار است لبریز از گلهای محمدی ،شلمچه دریاست ، مواج از موجهای عاشقی