هورشمالی 8
وبلاگ آن روزها نوشت
در منطقه ی سایت ، چندین رزمایش و تمرین انجام دادیم که عمدتاً به صورت پیاده روی های طولانی انجام می شد. یک شب در حد دوازده کیلومتر راهپیمایی کردیم که کف پاهایمان تاول زد.همان شب با یکی از فرماندهان به نام آقای فرشچی آشنا شدم . بعد از آن از آقای فرشچی هیچ اطلاعی ندارم. وقتی نام فرشچی را شنیدم با خود گفتم این مشهدی ها چه فامیل های جالبی دارند! همه از جنس پوشاک ، عبایی ، حریرچی، یشالچی ، فرشچی ، قالیباف و...!

- ۰ نظر
- ۰۵ تیر ۹۳ ، ۰۹:۱۱