کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۰۵ ق.ظ
جمله ی معروفی است که میگوید«همه بشرند ولی فقط عده ی معدودی انسانند»ولی در این متن به خاطر حقوق بشری مینویسم که انسانها زیر پا می نهند.
بشر کیست؟
بشر کودک اسرائیلی خوش پوش خوش خوراک چاقی است که از فرط بازی شب ها دوام نمیاورد و عین این که بیهوش بشود،میخوابد.بشر اوست که پدرش خاخام صهیونیست پولداری است که شب ها اورا به همراه مادرش به ساحل میبرد تا از منظره ی بمباران عده ای انسان لذت ببرند.آری اینان که کشته میشوند انسانند.اما بشر این کودکی است که جز مهر و محبت ندیده،ناگاه فردایی میرسد و کودک صدایی میشنود.راکتی کوچک از قلب انسانهای آن شهر به اینجا رسیده،کودک کمی ترسیده ولی اتفاقی نیفتاده.خبرنگار می آید،بی بی سی،سی ان ان،صدای آمریکا،و کلا بشردوستان روشنفکر می آیند تا این جنایت انسانها را به تصویر بکشند.ساعتی میگذرد و همه میروند.پدر که خشمگین است،به سوی ساحل میرود و با اشاره ای به فرزندش میگوید:(اینا تو رو ترسودن؟!!!)کودک بی آنکه بفهمد میگوید:(آره)پدر زود به جانب اداره ی پلیس میرود.از انسانها شکایت دارد.چرا انسانها از خود دفاع میکنند.درست است که ما آنها را میکشیم ولی بالاخره ما بشریم و آنها انسان.آنها حق ندارند حقوق بشر را زیر سئوال ببرند و نقض کنند.مصاحبه ای میکند و بحث به جهان بشرها و بشردوستان کشیده میشود.سازمان ملت های بشردوست آگاه میشود و به خاطر این بشر کوچک، رئیسش،بان کی مون را به جمع بشرها میفرستد.بان کی مون که بشر دوست متعصبی است با ناراحتی از وضع پیش آمده حق دفاع میدهد.شما بکشید و از خود دفاع کنید.آن بچه ها که این کودک را ترساندند راهی گور کنید.بکشید و بکشید.از خودتان دفاع کنید.حقوق بشر را چرا باید نقض کنند.اما این طرف عده ای انسان هستند که روز به روز سرزمینشان کوچک تر میشود.خانه هایشان در امان نیست و هم زبانانشان نمیدانند که اینجا هم هست.همه میمیرند ولی بی گناه...
به گناه اینکه بشر نیستند.به گناه اینکه حقوق بشر،مال آن طرف است و دفاع از خود هم حق آن طرفی ها.مردمان آن طرف حق دارند و اگر کسی آنها را بترساند جنایت کرده ولی اینجا اگر کسی هم بمیرد،عیبی ندارد،چون انسان است و در این دنیا چه بشردوست زیاد است و انسان دوست کم...
پ.ن:چند روزی بعد از آغاز اعمال وحشیانه ی اسرائیلفوبلاگنویسان به شور آمدند و شروع به روشنگری در مورد مظلومیت مردم غزه کردند.من هم نخواستم از این غافله جا بمانم.
-
۰
۰
- ۹۳/۰۵/۰۲
- کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان