نسخه ای برای کنترل چشم...!!!
وبلاگ حریم مشکی نوشت
آیتالله آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در جواب فردی که نسخهای برای کنترل چشم میخواست، فرمود: تو قانع نیستی! یعنی چه؟ اگر ما باشیم میگوییم که تو کنترل چشم نداری، شهوت داری، امّا ایشان گفتند: تو قانع نیستی، یعنی در حقیقت سرچشمه را به او نشان داد.
آن مرد سۆال کرد که آقا چه کنم؟ فرمودند: از لقمه شروع کن، لقمه را کمتر کن، آن وقت اعضاء و جوارح دیگر هم کنترل میشوند. وقتی دستت میخواهد به سمت لقمه برود (چون شکم حریص است و فرمان میدهد)، بگو: نه، دیگر بس است. از حلال ها، نه فقط از حرام، کنار بکش و قانع باش. آنوقت که به مال قناعت میکنی، به همسر خودت قناعت میکنی و ...
اولیاء خدا میگویند: اگر یک قدم به نفست جواب دادی، قدم دوم هم میخواهد. اگر یکبار گفتی: بیا، این شربت به ظاهر گوارای دنیا را بگیر، باز هم میخواهد، چرا که حریص و سیری ناپذیر است، تو را میکشد، امّا سیر نمیشود، لذا باید خیلی مواظب باشیم
عفّت و خویشتنداری؛ رأس همه خیرات
مولی الموالی(علیه الصّلوة و السّلام) فرمود: «الشَّرَهُ أُسُ کُلِ شَر» اساس همه شرها، همین سیری ناپذیری است، «الْعِفَّةُ رَأْسُ کُلِ خَیْر» و عفّت و خویشتن داری، رأس همه.
عفّت تنها به چشم یا فرج نیست، عفّت در شکم، عفّت چشم، عفت دست و ... داریم. عفّت تنها برای زن نیست، برای مرد هم هست، مرد هم باید عفیف باشد، عفّت داشته باش و خویشتندار باش. وقتی میدانی این پست را نمیتوانی به دست بگیری، بگو: نه، وقتی میدانی از عهده این مقام برنمیآیی، بگو: نه.
نفس، تو را میکشد امّا سیر نمیشود!
چرا بعضی اینطور خود را برای پست و مقام و ریاست میکشند که به ریاست برسند؟! حتی اگر نرسند یک عده دیگر را میکشند!
چه میشود که انسان، اینطور میشود؟! این حرص و سیریناپذیری برای چیست؟
اولیاء خدا میگویند: اگر یک قدم به نفست جواب دادی، قدم دوم هم میخواهد. اگر یکبار گفتی: بیا، این شربت به ظاهر گوارای دنیا را بگیر، باز هم میخواهد، چرا که حریص و سیری ناپذیر است، تو را میکشد، امّا سیر نمیشود، لذا باید خیلی مواظب باشیم.
کسی که به یاد مرگ و معاد باشد به اندک بهره مندی دنیا قانع و خشنود است. به عبارتی به این حقیقت بیندیشد که ما اعتقاد به معاد و سراى آخرت و حساب و کتاب الهى و پاداش کیفر اعمال داریم و این جهان را منزلگاهى در مسیر یک سفر طولانى مى دانیم و برنامه ما در این جهان آماده شدن و اندوختن زاد و توشه است نه اقامتگاهى براى همیشه ماندن!
تو مسافری،حواست هست؟
امروزه ما طوری در دنیا و در حصول دنیا مصروف هستیم که گویا برای همیشه در دنیا ماندگاریم و قناعت پسندی، زهد و توکل بدای ما بی معنی شده اند حال آنکه رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله ) می فرماید. مَالِی وَ لِلدُّنیا؟ مرا با دنیا چه تعلقی است و فرمود: إِنَّما أَنا کَرَاکِبٌ إَستَظِلَّ تَحتَالشَّجَرَهِ ثُمَّ رَاحَ وَ تَرَکَهَا
مثال من مانند مسافری است که برای مدت کوتاهی زیر سایه درختی آرام کرده و بعد آن را رها کرده به راه خود ادامه می دهد .
همین طور می فرماید: کُن فِی الدُّنیا کَأَنَّکَ غَرِیبٌ أَو عَابِرِ سَبِیل، در دنیا مانند مسافر و رهگذر زندگی کن .
انسان با یاد مرگ و معاد به این حقیقت دست می یابد که، دنیا موقت و گذرا و معاد محل بقاء و جاودانگی است. از اینرو هیچگاه دلبسته ی دنیای فانی نمی گردد. امام علی (علیه السلام) فرموده است: «خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای حسابرسی قیامت کار کند، با قناعت زندگی کند و از خدا راضی باشد.» [نهج البلاغه، حکمت 44]
یقینا کسی که به یاد مرگ و معاد باشد به اندک بهره مندی دنیا قانع و خشنود است. به عبارتی به این حقیقت بیندیشد که ما اعتقاد به معاد و سراى آخرت و حساب و کتاب الهى و پاداش کیفر اعمال داریم و این جهان را منزلگاهى در مسیر یک سفر طولانى مى دانیم و برنامه ما در این جهان آماده شدن و اندوختن زاد و توشه است نه اقامتگاهى براى همیشه ماندن!
- ۹۳/۰۴/۲۹