زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

ابنُ المُعلّم

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۳ ق.ظ

وبلاگ آپاندیس قلم نوشت

[به مناسبت روز گرامیداشت شیخ مفید؛ نگاهی کوتاه به زندگی علمی شیخ مفید]


مصطفی سلیمانی

** اشاره:
«محمد بن محمد بن نعمان» مشهور به شیخ مفید از بزرگترین مشاهیر علما و مراجع بزرگ شیعه دوازده امامی در نیمه دوم قرن ۴ق. و اوائل قرن ۵ق. بوده است.
شیخ مفید از نوجوانی سال‌ها از مکتب، شیخ صدوق، ابو غالب الزراری و ابن جنید بهره مند بود و در سایه کوشش و تحقیقات خود به مقام علمی و سمت استادی نایل آمد.
در عصر مفید، بغداد مرکز علوم اسلامی بود و در پایگاه خلفای عباسی، فقه مذاهب مختلف تدریس می شد و در کنار مکاتیب، مکتب شیخ مفید جلوه خاصی داشته و از رونق بیشتری برخوردار بود. 
مفید در عصر خودش از مبتکران علم کلام و فقه استدلالی به شمار می رفت. 
امام زمان(عج) درباره او ضمن توقیعی خطاب به وی می فرماید: 
«شیخ السدید و مولی الرشید الاخ الولی الناصر لنا…»
** طلوع خورشید:
ولادت وی در روستای سویقة ابن بصری از عکبری شمال بغداد در ۱۱ ذی القعده بوده است که طبق گفته ابن ندیم در ۳۳۸ه.ق. و طبق گفته نجاشی در ۳۳۶ بوده است که بدین لحاظ عمر وی ۷۵ یا ۷۷ سال بوده است.[الطهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، ج ۲، ص186]
 شیخ طوسی نیز تولد وی را در سال ۳۳۸ می‌داند. 
** لقب شیخ مفید:
محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر بغدادی حارثی عکبری، کنیه وی ابوعبدالله، مشهور به شیخ مفید که از آنجا که پدرش در واسط، معلم بود، در اوایل به ابن المعلم شهرت داشت. استاد وی علی بن عیسی الرمانی وی را به مفید ملقب ساخت یا اینکه چنانکه ابن شهرآشوب گفته است امام چنین لقبی را بدو داده است.
** تأثیر شیخ مفید بر عصر خود:
برای این که بهتر بتوانیم پی به اهمیت شخصیت والای علمی او ببریم، نخست اوضاع عمومی شیعیان پیش از او را از نظر خوانندگان می گذرانیم، سپس دورنمای عصری را که وی در آن زندگی می کرده است تشریح می کنیم:
الف- اوضاع شیعیان پیش از شیخ مفید:
از زمان درگذشت پیغمبراکرم(ص) تا حدود سال 300 هجری، شیعیان وضع ناگوار و موقعیت تأثرآوری داشتند، زیرا شیعه از روز نخست در اقلیت بوده است. در دولت بنی امیه و بنی عباس نیز سعی می شد که از نفوذ امامان جلوگیری به عمل آید و رابطه آنها با شیعیان قطع شود. به همین جهت در سراسر ممالک اسلامی از آفریقا و اسپانیای آن روز گرفته تا مصر و روم شرقی و سرحد چین که همه در زیر نگین خلفای اموی و عباسی قرار داشت، شیعه در محدودیت به سر می برد و تقریباً از هرگونه آزادی عمل و عقیده و ابراز وجود ممنوع بود!
ب- وضع شیعیان در عصر شیخ مفید:
از اواسط قرن چهارم هجری شیعیان به میزان قابل ملاحظه ای در کشورهای خاورمیانه از آن محدودیتها و آزادی کشی ها برکنار ماندند. زیرا از یک طرف خلفای فاطمی که شیعه اسماعیلی بودند در مصر دولت نیرومندی تشکیل داده و از ابهت و جلال دربار بغداد کاستند. و از طرفی سیف الدوله حمدانی و امرای آن خاندان در شام حکومت می کردند و شیعه بودند، و از جانب دیگر در مشرق و جنوب شرقی و شمال ایران نیز غوریان و صفاریان و طاهریان و کمی قبل از آنها حکمرانان علوی مازندران، پرچم استقلال برافراشته و بر ضد خلفای عباسی قیام کردند، و از همه مهمتر ظهور دولت مقتدر آل بویه بود که از شیعیان با اخلاص به شمار می آمدند. عضد الدوله دیلمی که از سلاطین مقتدر این دودمان است دامنه اقتدارش از سواحل دریای عمان تا شام و مصر گسترش یافته و در احترام و حمایت شیعیان کوشا و در واقع خلافت بنی عباس در دست او بازیچه ای بیش نبود.
این علل و عوامل دست به هم داد و موجب گردید که شیعیان از گوشه و کنار سر برآورند و با همتی شایان توجه به تشکیل جمعیت ها و تأسیس حوزه های علمی و نشر معارف و حقایق اهل بیت عصمت و طهارت دست یازند. مسافرت های ثقة الاسلام کلینی و شیخ صدوق دو پیشوای بزرگ شیعه به بغداد و اقامت آنها در آن شهر که مرکز خلافت و علمای عام بود و اهمیتی که میان آنان کسب کردند، همه از آزادی نسبی و موقعیت آن عصر حکایت می کند.
در عصر شیخ مفید که خود عرب بود شیعیان از آزادی و احترام بیشتری برخوردار گردیدند. وجود فقیه عالی مقامی چون شیخ مفید در میان آنان اعتبار آنها را بالا برد و بیش از پیش نزد دوست و دشمن بر احترام آنان افزود. شیخ مفید شیعیان را از پراکندگی نجات داد و اوضاع اسف بار آنها را سامان بخشید تا آنجا که به اوج عزت رسیدند.
شیخ مفید در محله ی "کرخ" بغداد که مرکز شیعیان بود می زیست، و مسجد معروف "براثا" در آن محله که تاکنون هم باقی است، و زیارتگاه شیعیان است، محل تدریس شیخ مفید بود.
** مکتب و نقش شیخ مفید در فقه، اصول، و کلام
الف- شروع اجتهاد:
قبل از شیخ مفید، فقه در بین علمای شیعه به صورت کنونی رایج نبود بلکه احادیث فقهی منقول از ائمه اطهار علیهم السّلام با سلسله سند عیناً در کتاب ها نقل می شد و فقها هیچ گونه تصرفی در متن حدیث نمی کردند و حتّی در نقل احادیث، سلسله سند آنها را نیز ذکر می کردند. 
بعدها این شیوه، اندکی تکامل یافت و فقها، به خود اجازه می‌دادند که در همان محدوده احادیث تا حدّی اجتهاد کنند و طبق مدلول و مضمون احادیث فتوی دهند، کتاب الشرائع ابن بابویه)پدر شیخ صدوق( و المقنع و الهدایة شیخ صدوق بر همین شیوه تألیف یافته است. 
در این دوره، تمسک به ظواهر احادیث به شدت رواج داشت و بهره گرفتن از عقل و اندیشه منزلت چندانی نداشت و این امر در مسیر تکامل علوم و پیشرفت علما مانع ایجاد کرده بود. 
با ظهور شیخ مفید این مانع جدی از مسیر حرکت اندیشمندان شیعی برداشته شد.
شیخ با نیروی ادراک قوی خود در برابر جمود حاکم قیام کرد و مشرب فقهی جدیدی را بر اساس قواعد و اصول منظم پایه گذاری کرد و شاگردانش، سید مرتضی و شیخ طوسی، این راه را ادامه دادند. 
این شیوه اجتهاد، راه میانه ای بود بین روش حدیثی شیخ صدوق و شیوه قیاسی ابن جنید در فقه. 
او در آغاز برای استنباط احکام، اصولی را در کتاب التذکرة بأصول الفقه تدوین کرد و سید مرتضی در کتاب الذریعه و شیخ طوسی در کتاب عدة الاصول این ابتکار استاد را پی گرفتند. البته شیخ هم خود در این شیوه از استاد خود، ابن ابی عقیل عمانی، الهام گرفته بود.
ب- جایگاه عقل در اجتهاد:
شیخ در شیوه اجتهادی خود برای عقل جایگاه بلندی قائل بود و یکی از راههای رسیدن به شناخت مفاهیم کتاب و سنّت را عقل می دانست و حتّی بر این اعتقاد بود که اگر حدیثی مخالف احکام عقل باشد مردود است.
شیخ مفید با همان صلابت و قدرتی که در برابر اندیشه حدیث ‌گرایی ایستاد با کسانی هم که قیاس را ملاک استنباط احکام قرار می دادند نیز به مقابله پرداخت و از استاد خود، ابن جنید، به دلیل تبعیت از این شیوه با شدّت توأم با احترام انتقاد کرده و با برهان قوی آن را رد می کرد و کتابهایی در ردّ تألیفات ابن جنید نگاشت، مانند نقض رسالة الجنیدی إلی اهل مصر و النقض علی ابن الجنید فی اجتهاد الرأی. 
او خود در این باره می‌نویسد:
اما کتاب‌های ابوعلی بن جنید، او آنها را به احکامی آمیخته و در آنها به ظن عمل کرده و روش ناپسند مخالفین ما، قیاس را به کار بسته است و از این طریق مسائل منقول از امامان علیهم السّلام و دیدگاه‌های شخصی خود را درهم آمیخته و این دو را از همدیگر جدا نساخته است، هر چند که اگر آنها را از یکدیگر جدا هم می‌ساخت، باز در آثار او حجتی نمی‌بود، زیرا او در نقل روایات تنها به متواترها اعتماد نکرده بلکه اخبار آحاد را هم تکیه‌گاه خود قرار داده است.
ج- طرد فقه مبتنی بر حدیث‌ گرایی:
شیخ مفید با طرد فقه مبتنی بر حدیث‌ گرایی و کنار گذاشتن روش فقهی مبتنی بر رأی شخصی و قیاس، راه سومی را در فقه هموار نمود. در این شیوه اجتهاد، شیخ بین اخبار متعارض جمع کرده و از به کارگیری اخبار آحاد عاری از قرائن صحت خودداری و با تدوین اصول فقه عملا فقه جدیدی را پایه گذاری نموده است.
چون شیخ در عصری می‌زیست که علمای بزرگی از مذاهب مختلف اسلامی در مرکز حکومت اسلامی، بغداد، زندگی می‌کردند و مجالس بحث و گفتگوی علمی بین آنها متداول بود و بیشتر اوقات این مناظرات پیش خلفا برگزار می شد طبعاً شیخ برای دفاع از مبانی اعتقادی شیعه در این جلسات حاضر می‌شد و با مخالفین به مناظره می پرداخت و به شبهات آنان پاسخ می‌داد و این مباحثات به گونه‌ای ارائه می‌شد که هرگونه کینه و دشمنی را از دل مخالفین می‌زدود، به طوری که هنگام فوت این شخصیت بزرگ علمی و مذهبی مردم بغداد از مخالف و موافق به شدت متأثر بودند و با شرکت گسترده خود در تشییع، این تأثر را به نمایش گذاشتند.
د- نخستین بنای فقه مقارن:
با توجه به موقعیت اجتماعی زمان شیخ مفید بین مذاهب مختلف اسلامی آراء فقهی و کلامی مطرح و طبیعتا با یکدیگر تطبیق داده می‌شد و هر صاحب رأیی برای اقناع طرف مقابل دلیل و برهان اقامه می‌کرد و شیخ در این عرصه با تکیه بر مبانی استوار شیعه به خوبی درخشید و در این زمینه کتاب ارزشمندی به نام «الاعلام بما اتفقت علیه الامامیة من الاحکام» تألیف کرد و در واقع نخستین بنای فقه مقارن به دست این عالم توانا تأسیس شد و با انتصار سید مرتضی و الخلاف شیخ طوسی و تذکرة الفقهای علامه این بنا تکمیل گردید و گسترش یافت.
شیخ در «مقدمه الاعلام» چنین می نویسد:
اکنون من احکام فقهی مورد اتفاق امامیه و مسائل فقهی اتفاقی اهل سنّت و یا برخی از فرقه‌های آنان را که با نظر امامیه اختلاف دارند، در اینجا گرد آورده‌ام تا به اول کتاب اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات افزوده شود و کسی در این کار بر من سبقت ندارد.
شیخ مفید از احیاکنندگان بزرگ علوم اسلامی و از مروجان سخت کوش فرهنگ شیعی و ازنشردهندگان فقه امامیه است.[گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، صص ۱۴۴-۱۴۷]
** جایگاه علمی شیخ مفید از نگاه بزرگان:
1- شیخ طوسی:
شیخ طوسی در کتاب «الفهرست» می‌گوید:
محمد بن محمد بن نعمان مفید، مکنی به ابوعبدالله، معروف به ابن المعلم، از جمله متکلمین امامیه است، که در زمان خود، ریاست امامیه بدو رسید، و در علم و صناعت کلام پیشتاز بود، و فقیهی بود که در فقه پیشرو بود، خوش ذهن، تیز فهم و حاضر جواب بود که نزدیک دویست اثر بزرگ و کوچک دارد.[الطوسی، الفهرست، ص ۲۳۸] 
2- نجاشی:
نجاشی، شاگرد نامدار و مورد اعتماد شیخ مفید در حق اوگوید:
«محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر،شیخ و استاد ما ـ کـه رضـوان خدا بر او باد ـ فضل او در فقه و حدیث، و ثقه بودن اومشهورتر از آن است که توصیف شود او تالیفات متعددی دارد که از آنهاست:
المقنعه، الارکان فی دعائم الدین، الایضاح و الافصاح در امامت، الارشاد، العیون والمحاسن و..»[رجال نجاشی، ص399] 
2- ابن ندیم:
ابن ندیم در ذیل «ابن المعلم» می‌نویسد:
ابوعبدالله، در زمان ما ریاست متکلمان شیعه به وی رسیده است. در صناعت کلام در مذاهب اصحابش مقدم است، تیزفهم است و ذهن نافذ دارد، او را دیده و بی همتا یافته ام.[الندیم، ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق، الفهرست، تحقیق: رضا تجدد، ص۲۲۶]
همو می‌نویسد:
ابن المعلم، ابوعبدالله محمد بن محمد بن النعمان، در زمان ما ریاست اصحابش، شیعیان امامیه در فقه و کلام و آثار بدو رسیده است.[الندیم، ۱۳۵۰، ص ۲۴۷] 
3- ابن جوزی:
دانشمند مشهور که او نیز هم عصر شیخ مفید بوده در وقایع سال 413 هـ می نویسد: 
«محمدبن محمد بن نعمان ابوعبدالله معروف به ابن معلم، پیشوای شیعه امامیه و دانشمند آنها بود، و کتاب ها بر اساس مذهب آنان تصنیف کرده است.»[المنتظم، ج 8، ص 11]
** اساتید شیخ مفید:
شیخ مفید در آثار خود از بیش از 70 نفر از اساتید روایت می کند. اما مهمترین اساتید او عبارتند از:
1- احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمی ابوالحسن[در امالی مفید، ص1]
2- احمد بن محمد بن محمد بن سلیمان زراری ابوغالب.[در رجال نجاشی، رقم201، امالی مفید، ص20]
3- جعفر بن محمد بن قولویه ابوالقاسم، فقیه محدث.[در رجال نجاشی، ص 318، امالی مفید، ص9]
4- حسن بن محمد بن یحیی، شریف ابومحمد[در امالی شیخ، جزء5، ج1، ص 136] مفید فراوان از وی روایت می کند.
5- حسین بن علی بن ابراهیم بصری معروف به جُعَل ابوعبدالله، متکلم فقیه معتزلی.[در سرائر، ج3، ص648]
6- حسن بن حمزة بن علی بن عبدالله علوی حسینی طبری ابومحمد شریف، زاهد صالح[در رجال نجاشی، رقم 150، امالی مفید، ص8]
ابن شهرآشوب گفته است که مفید نزد ابوالقاسم علی بن محمد الرَّفاع درس خوانده است. نجاشی گفته است که مفید از شاگردان ابوالقاسم جعفر بن موسی بن قولویه قمی بغدادی(متوفی در 368) بوده و این شخص باید پسر ابوجعفربن قولویه باشد که ابن شهرآشوب به نام او اشاره کرده است.
** شاگردان شیخ مفید:
از انبوه شاگردان او تنها نام عده ی معدودی در کتب تراجم ذکر شده است. تعداد این شاگردان هرچند اندک است ولی درخشان ترین چهره های امامی در میان آنها دیده می شوند:
1- سید مرتضی علم الهدی (355-436ق(
2- و برادرش سیدرضی (359-406ق(
3- ابوالعباس نجاشی (372-450ق(
4- شیخ طوسی، محمد بن الحسن (385-460ق(
5- ابویعلی جعفری (463 یا 465(
6- ابوالفرج مظفربن علی حمدانی
7- ابوالفتح محمد بن علی کراجکی (449 یا 450ق(
8- سلّاربن عبدالعزیز (سالار) دیلمی (448ق(
9- جعفر بن محمد دوریستی (380ق(
10- احمد بن علی بن قدامه (486ق(
11- ابوالوفاء محمدی موصلی، ...
12- محمد بن الحسن بن حمزة الجعفری (463ق(
نام این شخصیت ها در مقدمه ی کتاب تهذیب شیخ طوسی و کتاب امالی مفید ذکر شده است.[مقالات فارسی، کنگره ی جهانی هزاره ی شیخ مفید، ج55، ص140]
** آثار علمی شیخ مفید:
1- الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد:
نخستین و دقیقترین کتاب در شرح حال ائمه اطهار علیهم السّلام، علمای پس از شیخ در شرح حال ائمه اطهار بیشتر به این کتاب اعتماد کرده‌اند. این کتاب به زبانهای فارسی، اردو و انگلیسی برگردانده شده است. 
2- المقنعة:
کتاب ارزشمندی است در ابواب فقه و از قدیم ترین متون فقهی شیعه به شمار می آید. شیخ طوسی آن را به طور مبسوط به نام تهذیب الاحکام (یکی از کتب اربعه) شرح کرده است.
3- الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة:
این کتاب به زبان فارسی و فرانسه برگردانده شده است.
4- الأمالی یا المجالس: 
مشتمل بر ۴۲ مجلس، که توسط استاد ولی به فارسی ترجمه شده است.
5- العیون و المحاسن:
در این کتاب مناظرات شیخ با مخالفین ذکر شده است و سید مرتضی منتخبی از آن را به نام الفصول المختارة من العیون و المحاسن گرد آورده و در نجف به چاپ رسیده است و آقا جمال الدین خوانساری آن را به فارسی ترجمه کرده است.
6- اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات: 
در این کتاب آرای خاص شیعه امامیه در مسائل کلامی ذکر شده است.
7- الاعتقاد بصواب الانتقاد: 
این کتاب شرح انتقادی کتاب عقاید شیخ صدوق است.
8- الافصاح فی الامامة: 
این کتاب بحث مستوفایی است در اثبات امامت امیر المؤمنین علی علیه السّلام.
9- المسألة الکافیة فی ابطال توبة الخاطیة: 
در این کتاب در باره مسأله توبه عائشة و طلحة و زبیر بحث شده است.
10- کتاب المزار: 
این کتاب در دو قسمت تدوین یافته است: 
قسمت اول در باره فضیلت کوفه و کربلا و زیارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و قسمت دوم در باره فضیلت زیارت رسول اکرم صلَّی الله علیه و آله و حضرت فاطمه و سایر ائمه علیهم السّلام است.[گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، ص ۱۴۴]
** غروب خورشید:
شیخ بزرگوار در سال ۴۱۳ در بغداد، پس از۷۵ سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تـجـلـیـل فـراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیرشاگرد بزرگوارش شیخ طوسی که خود حاضر در صحنه بوده است، روز وفات او ازکثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گـریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است هشتاد هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضی علم الهدی بر او نمازگزارد و در حرم مطهر امام جواد(ع) پائین پای آن حضرت و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون گردید.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر