کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۳ ق.ظ
آزادی انتخاب وقتی معنا پیدا می کند که از همه گزینه های موجود خبر داشته باشیم و همه آن ها را کم و بیش به یک اندازه بشناسیم.
اگر از این زاویه به آزادی نگاه کنیم می بینیم خیلی از انتخاب های خیلی هایمان، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی، کاملا آزادانه نبوده است:
1- در رشته فعلی درس خواندیم چون نمی دانستیم رشته دیگری، نزدیک تر به سلایق و استعدادهایمان وجود دارد.
2- شغل فعلی را انتخاب کردیم چون شغل های دیگر را آن قدر خوب نمیشناختیم که خیلی جدی درباره شان فکر کنیم.
3- در شهر فعلی ساکن شدیم چون فکر مهاجرت هیچ وقت به ذهنمان نرسیده بود.
البته آزادانه نبودن انتخاب، به خودی خود به معنای بد بودن نیست. شاید بعضی از همین انتخاب های نیمه آزادانه، به اصطلاح معروف بهترین شانس ها و خوشبختی های زندگی ما باشند.
با این حال به زبان علم احتمال، شانس خوشبختی در آزادی کامل بیشتر است.
گاهی دقیقا همان کسانی که خوشبختی ما را می خواستند، مثلا والدین و معلم هایمان، بعضی از گزینه ها را از پیش چشم یا اندیشه مان دور می کردند؛ چون می ترسیدند جاذبه آن گزینه ها نگذارد که ما درست فکر کنیم، یا چون برایشان دردناک بود که ما آن گزینه به خصوص را انتخاب کنیم:
1- بهمان نگفتند میشود در دانشگاه نقاشی خواند، چون می ترسیدند ذهن جوانمان نتواند آینده فقیرانه یک نقاش را به خوبی پیش بینی کند.
2- پیش ما از امکان مهاجرت به یک شهر دیگر سخن نگفتند چون تحمل دوریمان را نداشتند.
خیال ندارم اینجا به محاکمه آنها و دلسوزیهایشان بنشینم. آنها تلاش کردند برای ما بهتر از چیزی باشند که والدین و مربیان خودشان برایشان بودند. خود ما هم نمی توانیم کاری بزرگتر از این برای فرزندان مان بکنیم؛ فقط میتوانیم تلاش کنیم که کمی بهتر باشیم، فقط میتوانیم تصمیم بگیریم که کمی آزادتر بگذاریمشان.
** یک نکته:
غیر از کارهایی که ما کردهایم، غیر از راه هایی که ما رفته ایم، انتخاب های دیگری هم برای زندگی کردن هست. انتخاب هایی که شاید جسورانه تر از انتخاب های ما باشند؛ زندگی هایی که شاید پرخطرتر باشند اما احتمال دارد سعادت کمتری در آنها باشد:
1- مثل انتخاب دختر جوانی که می خواهد معلم بچه های عشایر بشود، مثل انتخابی دانش آموز باهوشی که می خواهد علم و مهارت را بیرون از دانشگاه جست و جو کند.
2- والدین فداکاری خواهیم بود اگر روی نگرانی ها و ترس های خودمان پا بگذاریم و اجازه بدهیم بچه هایمان به این گزینه های عجیب و غریب بیندیشیند.
3- باز هم فداکارتر خواهیم بود اگر خودمان این گزینه ها را نشان شان بدهیم.
رهبر اگر فرمان دهد جان را فدایش میکنیم