زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

وبلاگ"طلبه امروز-طلبه فردا"نوشت

دیر یا زود اتفاق می افتد

گاهی آنقدر درگیر درس و اتفاقات روزمره ات میشوی درگیر زندگیت که نمیدانی نیاز به یک نفری هست تا جلویت را بگیرد فکر میکنی همین طور خواهی ماند یک دفعه حس میکنی که ؛

نیاز داری کسی هم قدم های مسیرت باشد مثل تو فکر کند مثل تو نگاه کند به تمامی آنچه که چشمانت میبیند نیاز به محبت داری به چشمان پر از امید کسی که در تمام لحظات زندگی کنارت باشد تا نوری باشد که راه بندگی را نشانت دهد و تو را نزدیک تر کند به آ نچه که درونت خواهان اوست.

 کسی که از جنس تو نیست کسی که برای خودش یک نفر دیگری است و گاه میترسی از این که یکی نشوید ولی ناگریز باید بپذیری که دیگر نمیتوانی تنهایی به زیبایی ها برسی باید غرور ت را کنار بگذاری و کسی دیگر را در دلخوشی هایت  دل مشغولی هاو دغدغه هایت شریک و دروجودت درگیر کنی...

تلاطمی سرشار از آرامش تمام وجودت را میگیرد تمام تلاشت را میکنی تا ریسک نکنی چشمانت را باز میکنی تا بهترین شریکت را انتخاب کنی ولی باز نگرانی ...

 شاید دوست داری یک ندایی از خوشبختی را کسی در گوشت زمزمه کند یک پیغام یک نشان تا دلت را مطمئن کند چشمانت را ببندی و پا به فرار بگذاری و پس از طوفان وسط آرامش رسیدن باشی

ولی  باید بپذیرم که هیچ کس از سرنوشتم خبری ندارد و تمامی زندگیم را میسپارم به دستان پر محبت الهی واعتماد میکنم بر خدایم که همیشه درکنارم هست.

جدا شدن از تنهایی دل کندن از خودم وابسته شدن به دیگری که شاید تا الان هم برایم خیلی غریبه است، کاری دشوار است برای من !

....................................................................................................................

امسال سال اسب هست الهی شاهزاده هاتون با اسب بیانننن ،صلوات...!!! برای ما که نداره ولی مهم نیست مهم محبت و دلخوشیه

که انشا ءالله با دعای خیر شما عزیزان