یک جرعه آزادی میخواهم...
وبلاگ"نوشــته هــــای طلـــبه ی امــــــــروز"نوشت
میخواهم با انصاف باشم
اصلا انصاف!یعنی چه؟
میشود درباره ی خودم قضاوت کنم ،آن هم بی طرفانه؟
همان مقدار که از دیگران بی نیاز باشم از همه برترم
پست تر از این؟که به قصد بروم تا که چیزی از مردم بگیرم
پست تر از این است که دست طمع پیش دیگران دراز کنم؟
اگر خواستم نیازمند باشم،نیازمند هرکه میتوانم باشم
اما بدان! اگرنیازمند شدم همانا برده اویم
بی نیاز باش! از هرکه دلم میخواهد مثل او یم
نیکی کن! به هرکه دلم میخواهد من امیرم
خوراک میخواهم هرچه بهتر بهتر
پوشاک میخواهم هرچه عالیتر بهتر
احتیاج به مسکن دارم هرچه مجللتر بهتر
احتیاج دارم به همسر، فرزند...
شرافت. عزت. سیادت و آقایی!!! یادت رفت
نمیخواهم
با فقر میسازم
نان خشک میخورم
لباس میپوشم لباس ژنده
نمیخوام دست به سینه ی کسی باشم
من برده ی دیگری نمیشوم
اسیر شهوت اسیر خشم اسیر منفعت نمیشوم
من آزادی میخواهم
علیه منافع خودم قیام خواهم کرد...
کاش بشود لیاقتش را داشته باشم...
هیچ چیز برایم نو نیست هیچ چیز مرا نمیخنداند امروز !
چقدر دلتنگ مرگم
از آدم هایت خسته شدم
- ۹۲/۱۲/۰۸