زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

وبلاگ"چتر وارونه "نوشت

دوست داشتم که شهدای انقلابی زنجان رو به همه نسلهای جدید معرفی کنم امیدوارم که مورد قبول باشد.

عباس، شب چهارم محرم وارد خانه شده و برای نخستین بار در طول چند ماه اخیر شب را در خانه می گذراند.

او صبح فردا(14/9/57) پس از خواندن نماز از خانه خارج شده و حوالی 11 باز می گردد. آنگاه پس از ورود، وارد انباری گشته و دو کبوتری را که در قفس داشت آزاد می کند

. نزدیک ظهر، خورشید پاییزی در وسط آسمان جلوه گری می کند. آوای خوش اذان از ماذنه های بلند شهر عطر نماز می پراکند. عباس آستینها را بالا زده و برای نماز وضو می گیرد. ناگهان در حیاط با ضربات پی در پی می شکند و چهار نفر گارد مسلح در حالی که ماسک به چهره دارند به درون خانه می ریزند، عباس مورد شناسایی قرار گرفته است. افراد خانه مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.

شهید سهرابی در مقام دفاع برامده و با دژخیمان مسلح درگیر می شود. دقایقی بعد، گلوله های جلادان سینه ستبر او را می درند و او در برابر چشمان مادر و خواهر و برادر در خون خود می غلطد و روح بلند آشیانش در 17 سالگی به سوی بهشت برین پرواز می کند. پیکر پاک او را از ترس بازگشت نیروهای امنیتی با شتاب و مخفیانه از خانه خارج کرده و در گلستان شهدای پایین به خاک می سپارند.

روحش شاد و راحش پر رهرو باد