زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

وبلاگ"شهیدان "نوشت

یاد باد آن روزگاران که شرق و غرب باهم متحد شدند تا غنچۀ حکومت اسلامی را پرپر کنند و ایران عزیز ما را دوباره تحت سلطۀ خود دربیاورند اما جوان و پیر این مرز بوم،چه مرد و چه زن، با هم متحد شدند و به رهبری امام خمینی(ره) دنیا را وادار به کرنش دربرابر ارادۀ پولادین شان کردند.

یاد باد آن روزگاران که حتی در ساده ترین خوراکی ها و مواد و وسایل ، به خارج از کشور وابسته بودیم ولی با خودمان گفتیم:«آن ها توانستند پس ما هم می توانیم.» و ما هم توانستیم حتی بهتر  و بیشتر از آن ها.

یادباد آن روزگاران که جوانان این کشور در راه پیشرفت و ارتقای علمی این کشور از جان و دل، مایه می گذاشتند و توانستند به انرژی هسته ای دست پیدا کنند.

یادباد آن روزگاران که مشاهده کردیم پرپر شدن دانشمندان هسته ای مان را ؛چرا که دشمنان کوته نظر، آن ها را سبب پیشرفت فناوری هسته ای کشور می دانستند.(والبته سخت در اشتباه اند.)

یاد باد آن روزگاران که می دیدیم فرزندان شهدای هسته ای را و بغض خود را در گلو حبس می کردیم.

یاد باد آن روزگاران که رهبر انقلاب با رفتن به خانۀ شهدای هسته ای به همه نشان داد که مردم ایران یه شهدایشان عشق می ورزند.

و

یاد باد آن روزگاران که جوانان دانشجو برای خالی نماندن راه شهدای هسته ای،دسته دسته وارد این حرفه شدند و خیلی از نوجوانان امروز هم آرزویشان شهادت هسته ای شد.

دیگر نمی دانم بگویم  "یاد باد آن روزگاران"....  یا نه...

اما آمدند کسانی که ادعای اعتدال داشتند و حرف از تدبیر و اعتدال و .... می زدند و در مذاکرات 1+5 تصویب کردند تفاهم نامه ای را که با اعتدال و تدبیر و حفظ خون شهدا ،شاید شاید شاید،مغایرت داشت.(شاید را گفتم که فردا افراطی نشوم.)

و امروز روزی است که ما باید از اهداف خود کوتاه بیاییم و کارهایی را انجام دهیم که انجام دادنش برای وطن پرستان سخت است؛

این همه سال مشکلات را تحمل کردیم تا:

به اقتدارما خدشه ای وارد نشود،

خون شهدای هسته ای و هشت سال دفاع مقدس پایمال نشود،

تلاش های دانشمندان به ثمر بشیند و به همه نشان دهیم که بدون وابسته بودن به قدرت های بزرگ هم می توان زندگی کرد و مقتدر بود.

 اما به یکباره کسی آمد که با کلیدش قفل آمریکایی ها را باز کرد تا ما و ....

نمی دانم آخر سر به اهدافی که آقایان از این مذاکرات تعیین کرده اند می رسیم یا نه اما امیدوارم که خاطرات تلخ سال های 82-83 تکرار نشود.

پ.ن:

1.قبلا با خود ، می گفتم که:

« خدا را شکر من در سال های بسته شدن درب نیروگاه هسته ای نبودم وگرنه نمی توانستم تحمل کنم اما خدا را شکر الآن دیگر این اتفاق تکرار نخواهد شد.....»

خیلی خوش خیال بودم.نه؟؟؟

2.امام خمینی:« ما مامور به انجام وظیفه ایم؛ نتیجه دست خداست.»

با آب طلا این را بنویسید سر در وزارت خارجه.