کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۴۸ ق.ظ
چرا همیشه فکر می کنیم مرحله ی بعد بهتر است ؟
چرا فکر می کنیم این که بگذرد بهتر و آسان تر در راه است؟
چرا هیچ وقت حتی یک بار فکر نکردیم این مرحله ای که هست آسان تر است و بهتر و آرام تر؟
چرا نوجوانی را به انتظار جوانی بهتر می گذرانیم و جوانی را به انتظار میانسالی
و همیشه مرحله بعد سخت تر است جوانی از نوجوانی ، میانسالی از جوانی ، پیری از میانسالی و حتی مرگ از پیری
ما حتی مرگ را هم راحت تر از هر مرحله می دانیم
ما حتی مرگ را هم باور نمی کنیم !
...
برای انتظار است!
برای انتظار است که روزها را راحت می گذرانیم و منتظر بهتر و آرام تر و آسان تر هستیم برای انتظار است که این روزها را بدتر می پنداریم و منتظر خوب تریم
و هر بار که می فهمیم مرحله ی قبل بهتر و آرام تر بود فراموش می کنیم و باز منتظریم
انتظار است که روزهای سخت را آرام تر می کنند به امید بهتر
ما همیشه منتظر و امیدوار روزهای بهتریم حتی اگر همیشه سخت تر و بدتر بشود
حتی اگر هر بار به شرط خودمان ببازیم
به شرطی که هر بار که روزها سخت شد گفتیم : شرط می بندم روزهای بهتری در پیش خواهم داشت!
...........................................................................................................................
پ.ن: قرار نیست همه مثل من فکر کنند ، اما آدم های زیادی مثل من فکر می کنند.
چیزهای کوچک:
گونه هایم همچون کویر تشنه ی باران چشم هایم شده...
-
۰
۰
- ۹۲/۱۰/۱۴
- کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان