پرهیز از راکد گذاشتن اموال
وبلاگ"حماسی"نوشت
پرهیز از راکد گذاشتن اموال
از عوامل رکود اقتصادی، بیکار نگهداشتن ثروت و دارایی است. بیگمان، سرمایه برای اقتصاد، مانند خون برای بدن انسان است. همانگونه که رشد و شادابی بدن در گرو جریان خون در آن است، رشد و شکوفایی و شادابی اقتصادی نیز در گرو جریان داشتن پول و دارایی افراد در پیکره اقتصاد کشور است. حکمت اصلی هشدار قرآن به کسانی که انبوهی از زر و سیم را در خانهها ذخیره کردهاند و آن را وارد شریانهای اقتصادی کشور نمیکنند، در اثرگذاری منفی این زراندوزیها در ایجاد اختلال در اقتصاد کشور و دامن زدن به شکاف طبقاتی نهفته است.
از دیدگاه امام صادق علیه السلام بیکار نگهداشتن اموال، زمینهساز تباهی و از بین رفتن آن است. شخصی به نام ابان بن عثمان میگوید: امام صادق علیه السلام مرا خواست و فرمود: «آیا فلانی زمینش را فروخت؟» گفتم: آری. فرمود: «در تورات نوشته است هر کس زمین و آبش (قنات، چاه و مانند آن) را بفروشد و پول خود را در خرید زمین و آب مصرف نکند، آن پول از بین خواهد رفت». (1)
آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود: «آدمی پس از خود، چیزی بر جا نمیگذارد که برای او سختتر از مال بیکار باشد». از آن حضرت پرسیدند: مال بیکار چیست؟ فرمود: «یعنی اینکه آن مال را در درون دیوار خانه یا باغ، یا هر جای دیگر پنهان کند و آن را به کار نبرد». (2)
در حدیثی از امام موسی بن جعفر علیه السلام در این باره آمده است که فرمود: «همانا زمین برای خداوند عزّ و جل است که خداوند آن را روزیِ بندگانش قرار داد. پس هر که زمینی را به مدت سه سال بدون هیچ علتی معطل بگذارد و از آن استفادهای نکند، باید از دست او خارج شود و به غیر او واگذار شود». (3)
«اسلام اندوختن پول را غیرمجاز شمرده است؛ بدین سان که مالیات زکات را بر پول راکد، به طوری که هر سال تکرار میشود، وضع کرده است. به همین علت است که قرآن اندوختن طلا و نقره را جنایتی میداند که به آن، وعده دوزخ داده است. در آنجا که فرمود: کسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند و آن را در راه خدا هزینه نمیکنند، ایشان را از عذابی دردناک خبر ده. روزی که آن [گنجینه] را در آتش دوزخ بدارند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند:] این است آنچه برای خود اندوختید. پس [کیفر] آنچه را میاندوختید، بچشید. (بقره: 34 و 35) (4)
«متأسفانه از آن هنگام که عصر سرمایهداری آغاز شد، پولها برای رباخواری به بانکها سرازیر گردید، و بدین سان به جای تولید، سبب تمرکز ثروت گردید، و از این رهگذر سرمایههای بسیاری از صحنه تولید خارج شد و در بانکها انباشته گردید. بانکداران نیز پولهای اندوخته شده افراد مختلف را از راه فریب آنان به سود سالیانه ـ که مشتریان بانک به علت به حساب گذاشتن پول خویش و راکد گذاشتن آن در بانک، دریافت میکردند ـ جذب میکردند، و به جای آنکه این ثروتها در راه تولید صحیح در جریان بیفتد، در صندوق بانکها انباشه میشد. بر اساس همین انباشته شدن ثروتها بود که بانکهای بزرگ و مراکز شگفتانگیزی به وجود آمدند؛ بدان سان که بر مقررات مالی و ثروت کشور چیره گردیدند و از این رهگذر، همه جلوههای توازن حیارت اقتصادی بر هم زده شد». (5)
پی نوشت ها:
1- حر عاملی، محمد بن حسن،1391 ق. وسائل الشیعه، بیروت.دار احیاء التراث العربی،جلد 7، صفحه 70
2- همان، صفحه 69
3- کلینی. 1365. کافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.جلد 5، صفحه 297
4- صدر، سید محمدباقر. 1349. اقتصادنا. ترجمه ع. اسپهبدی. تهران: مؤسسه انتشارات اسلامی ـ انتشارات برهان.جلد یک، صفحه 455
5- همان، صفحه 454
- ۹۲/۱۰/۱۱