حاکم بودن عدالت اقتصادی
وبلاگ"حماسی"نوشت
حاکم بودن عدالت اقتصادی
از سازوکارهای رشد اقتصادی، حاکمیت عدالت اقتصادی در جامعه است. نبود عدالت اقتصادی، افزون بر آنکه موجب ایجاد و دامن زدن شکاف میان غنی و فقیر میشود، کسانی را که انگیزه تلاش اقتصادی در سر دارند، دلسرد میکند. نبود عدالت اقتصادی در جامعه، به ایستایی و رکود اندیشههای اقتصادگرا میانجامد و سبب اختلال در فعالیتهای اقتصادی و کم شدن احساس امنیت در سرمایهگذاریهای اقتصادی میشود. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید:
بعضی میگویند شما که راجع به عدالت حرف میزنید، امنیت اقتصادی از بین میرود. به عکس است. اگر عدالت باشد، امنیت اقتصادی بیشتر است. دزدها و چپاولگرها هستند که از بیعدالتی سود میبرند. انسانی که میخواهد سرمایهگذاری کند و طبق قانون سود ببرد، از عدالت خوشش میآید؛ عدالت، پشتوانه و پشتیان اوست. (1)
کشور باید پیشرفت کند؛ پیشرفت در همه بخشها: پیشرفت در تولید ثروت، پیشرفت در افزایش بهرهوری، پیشرفت در عزم و اراده ملی، پیشرفت در اتحاد ملی و نزدیکی قشرهای مختلف به یکدیگر، پیشرفت در دستآورهای علم و فنآوری، پیشرفت در اخلاق و معنویت، پیشرفت در کم کردن فاصله طبقاتی، در رفاه عمومی، در انضباط اجتماعی، در به وجود آمدن وجدان کاری در یکایک آحاد ما مردم ... پیشرفت در همه این زمینههای لازم است، اما همه این پیشرفتها باید در سایه عدالت و در کنار تأمین عدالت باشد. (2)
امام باقر علیه السلام حق مردم را بر حاکم، برقراری عدالت اقتصادی از سوی او میداند؛ چنانکه ابوحمزه ثمالی از آن حضرت میپرسد: حق امام بر مردم چیست؟ وامام میفرماید: «حَقُّهُ عَلَیْهِمْ اَن یَسْمَعُوا لَهُ وَ یُطیعُوهُ؛ حق امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرادهند و از او اطاعت کنند.» آنگاه ابوحمزه ثمالی پرسید: حق مردم بر او چیست؟ امام باقر علیه السلام فرمود: «یَقْسِمُ بَیْنَهُمْ بِاالسَّوِیَّةِ وَ یَعْدِلُ فِی الرَّعِیَّةِ؛ [اموال را] میان ایشان به تساوی تقسیم کند و عدالت را در جامعه جاری سازد.» (3)
«در حقیقت، با حاکمیت همهجانبه عدالت، توده مردم، سطح زندگی مطلوب مییابند، رفاه اجتماعی ـ اقتصادی نصیب همگان میشود و زمینه برای بالندگی و شکوفایی استعدادها فراهم میگردد. به این ترتیب، با گسترش خلاقیتها و مشکلزدایی و رفع نیازها، رشد و پیشرفت و آبادانی و سازندگی، جامعه را فرامیگیرد و انسانها میتوانند با بهرهمندی از امکانات مطلوب و کارساز، از نابسامانیها نجات یابند و بر دشمنان سیاسی ـ اقتصادی چیره گردند». (4)
«از یاد نبریم که نتایج منفی ترک اجرای عدالت و عملی نکردن آن فراوان است؛ از آن جمله است فقر مردم و ایجاد فاصلههای معیشتی و سست شدن معتقدات دینی و انتشار نیافتن صلاح و پاکیزگی اخلاقی و دینی در میان مردم و شیوع فساد و رشوهگیری و تورّم؛ چراکه اجتماع جز با عدل، اصلاح نمیشود». (5) « از مهمترین ستمها، ستم اقتصادی و معیشتی و فاصلههای طبقاتی است. در حقیقت، در پرتو تعالیم قرآن و حدیث، آن کس که مبارزه با ظلم را تنها در مبارزه سیاسی میداند و به ظلم اقتصادی و معیشتی و نابود کردن آن توجهی ندارد و برای بهبود بخشیدن به پیوندهای اقتصادی ـ همانند به حق دادن پیمانهها و وزنها، نبرد راستین با توّرم، از حق مردم چیزی نکاستن، مراقبت شدید در تولید و رسیدگی به واردات و نرخها و مبادلات و بازارها و تعدیل ثروتهای انبوه و جلوگیری از فقر و بیچارگی ـ تلاشی ندارد، یا غافل است یا آنکه از حقایق باخبر است، اما خود را به تغافل زده است». (6)
پی نوشت ها:
1- بیانات مقام معظم رهبری، 7/4/1377
2- همان، 1/1/1387
3- کلینی. 1365. کافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.جلد یک، صفحه 405
4- جمعی از نویسندگان. 1380. پدیده شناسی فقر و توسعه. قم: بوستان کتاب. چاپ نخست.جلد 4،صفحه 322
5- حکیمی، محمدرضا و دیگران. 1371. الحیاه. ترجمه احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.جلد 6، صفحه 530
6- همان، صفحات 544و 545
- ۹۲/۱۰/۰۸