کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | شنبه, ۷ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ق.ظ
قاسم می گفت:خاک جبهه مقدسه،حرمت میاره؛خلاف ترین آدم پاش به اینجا برسه؛زیرو رو میشه.
اینجا فقط خودت هستی و خدا...هیچ واسطه ای بین تو و خدا نیست...
آن لباس خاکی برایت چارچوب درست می کنه..نمی گذارد هر جور دلت خواست باشی...
کاری به هیچ چیز نداشت..فقط می گفت:مراقبه،مراقبه،در هر حال و هر جا او را می دیدی؛ذکر خدا روی لبش بود؛نه ذکر ظاهری؛ذکر باطنی؛و گره گشا که فقط عرفا بلدند...
یک وقت هایی که تو سنگر با هم تنها می شدیم،می گفت:همان قدر که مراقب لباس هایت هستی که کثیف نشوند،،باید مراقب چشم و دل وزبانت هم باشی...مراقب رفقایت باشی،،جسم و روح با هم هستند،
هر کدام خراب بشود...آن یکی را خراب می کند...
سنگ صبور بچه ها بود،،هر کس هر درد و دلی داشت حاجی گوش شنوایش بود...
(شهید قاسم دهباشی//کوچه نقاش ها ص 172 _ 173)
-
۰
۰
- ۹۲/۱۰/۰۷
- کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان