زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

نگاهی به رفتارهای آخوندی در دهه محرم

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۱۲ ق.ظ

وبلاگ" نامه های حوزوی" نوشت

    از بچگی که مجالس عزاداری میرفیتم طلبه ها و آخوندها یکی از اجزای ثابت مجالس بودند، گرچه خیلی از حرفایی که میزدند یادم نمونده اما حرکات و رفتارهایی که داشتند در ذهن ماندنی بوده است، مثلا میدیدم در مراسم عزاداری آخوندها یه گوشه ای نشسته وآرام بر سینه میزنند و این در حالی بود که بقیه با شور و حال محکم به سینه میزدند، یا اینکه چرا در دسته های عزاداری خیلی حضور ندارند یا اینکه چرا لباس مشکی نمیپوشند، البته اون موقع ها بزرگترها جوابهایی به ما میدادن مثلا میگفتن آخوندها به بهداشت خیلی اهمیت میدن واسه همون حتی در ماه محرم هم سفید میپوشن، یا مثلا میگفتن لباس سفید لباس منسوب به امام حسن ع است، و اینکه این جواب چه ربطی به قضیه داره برامون معلوم نبود و هنوزم معلوم نشده، اما بهر تقدیر به جرگه آخوندی که پیوستیم دلیل برخی از این سوالات را پیدا کردیم، برخی رو هنوزم نیافتیم.

 

1-حضور طلبه و رسمیت یافتن مجلس: حضور طلبه ها در مجالس عزاداری باعث رسمیت یافتن مجالس عزاداری میشود، در مناطق سنتی تر مردم حول طلبه و روحانی جمع میشوند و مجلس را بپا میکنند، در برخی از روستاها و محلات سنتی شهری بدون حضور طلبه و روحانی مجلس گویا رونقی ندارد از این رو حتی اگر طلبه ای توان سخنرانی و منبر نیز نداشته باشد همان نفس حضورش میتواند به مجالس رونق و رسمیتی دهد، از این رو در برخی از مناطق نفس حضور روحانی را بعنوان نماد رسمی شدن کافی میدانند و دوس دارند در چند دقیقه سخنرانی انجام شود تا مردم جمع شوند و مداح عزاداری را شروع کند،

البته طلبه هایی که توانایی بالاتری دارند جایگاهی فراتر از یک نماد پیدا میکنند و هم مخاطبین بیشتری جذب میشوند و هم بانیان بیشتر هوای حاج آقا را دارند، در مناطق شهری از حاج آقا انتظاری فراتر است در این مناطق علم و بیان نیز مهم خواهد بود و اگر حاج آقایی این ویژگی ها را نداشته باشد کار برایش کمی سخت خواهد بود در سالهای اخیر با توجه به فعالیتهای رادیو و تلویزیون، حضور سخنران در مراسمات عزاداری خصوصا در ماه محرم جای خود را پیدا کرده است و بعضا رقابت هایی برای جذب سخنرانهای مشهور وجود دارد. سخنران مشهور میتواند مشتری های بیشتری را جذب مسجد کند و از این قبل با کمک های مردمی کارهای عمرانی مسجد نیز پیش خواهد رفت که در جای خود برای متصدیان مهم است.

 

2-سخنرانی در مجالس عزاداری: سفرهای تبلیغی دهه محرم برای طلبه ها خوشایند است  چه آنکه علاقه ای که مردم به امام حسین (ع) دارند باعث میشود تا مجالس عزاداری شلوغ باشد، اما مهمترین مساله برای بسیاری از روحانیون و طلاب در این مجالس قرار گرفتن در متن یا حاشیه مجلس است، طلبه ها اعتقاد دارند که سخنرانی و معرفت اهل بیت علیهم السلام مهمتر از هر چیز دیگری است اما اگر همین طلبه و روحانی مطالعه ای در همین زمینه نداشته باشد طبیعی است که خود بخود در حاشیه قرار خواهد گرفت، خصوصا آنکه مداحی پرآوازه و با صدای خوش نیز اگر حضور داشته باشد حاشیه رفتن روحانی و طلبه جدی تر خواهد شد. این مساله باعث شده است تا برخی از طلاب دائما از دست مداح ها ناله کنند و آنها را متهم کنند که روضه های بدون سند میخوانند و از نواهای غیر اسلامی استفاده میکنند. چه آنکه برای طلبه ای که ادعاهایی دارد خوشایند نخواهد بود در سایه یک مداح قرار گیرد. بهترین وضعیت برای طلبه ها ان است که مداحی تابع و هماهنگ با حاج آقا در مجلس حضور داشته باشد و بگونه ای حاج آقا را همیشه در متن نگه دارد.

 

3-ترک مجالس بعد سخنرانی: شاید مکرر دیده اید که برخی از روحانیون و طلاب بعد از جلسه فوری مجلس را ترک میکنند و در پاره ای از موارد نیز بسختی از میانه جمعیت عبور میکنند تا بتوانند خود را به در مسجد برسانند این مساله میتواند دلایل مختلف داشته باشد، برخی از طلبه ها در چند جا سخنرانی میکنند و جلسات را بگونه ای تنظیم کرده اند که باید بلافاصله بعد از اتمام یک جلسه خود را به جلسه دیگری برسانند البته این مسئله در مورد طلبه هایی است که منبر خوبی دارند اما طلبه هایی که منبر خوبی ندارند یا صدایی ندارند بزور بتوانند یک جلسه برای سخنرانی و تبلیغ پیدا کنند. برخی از طلبه ها معتقدند که مداح جلسه، روضه های بدون سند میخواند و اگر در آن جلسه بنشینی در تایید بدعت یا جعل سهیم هستی از این رو اگر نتوان با یکی دو بار تذکر این مساله را حل کرد بهتر است آن جلسه را ترک کنی، یا اینکه آهنگ هایی که در برخی از این جلسات مداحان استفاده میکنند رگه هایی از غنا دارد و شنیدن آنها ممکن است جایز نباشد، از این رو در برخی از مجالس عزاداری که مداح و روحانی از نظر فکری نزدیک هستند، معمولا روحانی و طلبه نیز در موقع عزاداری در جلسه حضور پیدا میکند. در برخی از مواقع نیز حاج آقا تا زمانی حضور داد که متن جلسه است و زمانی که بسمت حاشیه است جلسه را ترک میکند تا حاشیه نشود. باید بیاد داشت که حرکات و سکنات طلبه ها بیشتر از حرفهای آنها در یاد و ذهن مردم میماند و طلبه ای اگر بدون دلیل این جلسات را ترک کند شاید مستحق نقد باشد. البته در روستاها و مناطق کوچکتر طلبه ها معمولا از ابتدا تا انتها را در جلسه حضور دارند و البته غالبا در این جور جاها همیشه حاج آقا حرف اول را میزند.

 

4-شرکت در مراسمات عزاداری: حاج آقاها پس از سخنرانی در گوشه ای مینشینند و آرام بر سینه میزنند و گاهی نیز زمزمه میکنند اما بهر ترتیب عزاداری آخوندی در همین حد باقی میماند، بخشی از روحانیون در شان یک طلبه با لباس طلبگی را نمیدانند که مانند جوانان سینه زنی یا عزاداری کند، البته بخشی از طلبه های امروزی این قید و بندها را قبول ندارند و برخی از آنها با لباس روحانیت به عزاداری میپردازند حتی دیده میشود برخی از طلبه ها لباس روحانیت را در آورده و با مردم همراهی بیشتری میکنند. روحانیون سنتی کمتر در دسته های عزاداری نیز شرکت میکنند بعضا گفته میشد برخی از آنها به اختلاط مرد و زن در برخی از دسته ها معترض هستند اما بهر ترتیب بخشی از طلبه های جوان تر در دسته های عزاداری نیز حضور پر رنگ تری دارند.

 

5-رفتارهای در حال تحول: روحانیون و آخوندهای سنتی لباس و بلوز مشکی نمیپوشیدند و به داشتن عبای مشکی بسنده میکردند مگر آنکه برخی از روحانیان خاص بودند که مشکی پوش بودند، بصورت آرام در گوشه ای از جلسه نشسته آرام سینه میزدند یا حتی بعضا جلسه را ترک میکردند اما برخی از طلبه های امروی از گذشتگان خود تبعیت نمیکنند امروزه بسیاری از طلبه ها از بلوز مشکی استفاده میکنند، برخی از آنها حتی قبای مشکی ویژه ایام عزاداری تهیه کرده اند. حضور طلبه های جوان تر در مجالس عزاداری نیز پر رنگ تر است مثلا همراه با جوانان دیگر در سینه زنی حضور جدی تری دارند، برخی از آنها عبا و عمامه را به کناری میگذارند و بصورت اساسی در عزاداری شرکت میکنند، حتی برخی از طلبه های جوان خود مدیحه سرای میکنند و جلسه عزاداری را بدست میگیرند، حضور این دسته از طلاب در دسته های عزاداری نیز بسیار پر رنگ تر از  گذشته گان است و البته با انتقادهایی نیز از طرف نسل های قبلی مواجه هستند.

 

دو نکته جهت تامل:

 

اول-خواندن مردم بخود یا خدا؟ اگر پای منبر طلبه یا یک روحانی نشسته باشد شاید دیده باشید که برخی این جماعت چقدر از خودشان دم میزنند من من من من من، برخی از سخنرانها نصف منبر را مستقیم یا غیر مستقیم بتعریف از خود اختصاص میدهند، و جالب است که برخی از آنها حرفهایی در تعریف از خود میزنند که خیلی قابل باور نیست یکی از همین سخنرانها در جلسه ای میگفت که یک طلبه مُبلغ وهابی را در کشور هلند شیعه کرده است به این طریق که به او گفته است برو پشت بام خانه یتان علف بکار، آن طلبه تعجب میکند و دلیل آن را میپرسد و این استاد میگوید در صحیح بخاری است که مستحب است در پشت بام علف بکارید تا خر خدا از آن علف ها بِچرد، آن طلبه وهابی میگوید اگر چنین چیزی در صحیح بخاری باشد من شیعه میشوم و بعد از دیدن صحیح بخاری شیعه میشود بهمین سادگی. این استاد نزدیک به یک ربع از منبر خود را بهمین مساله اختصاص داد و دقایقی از سفر هلند گفت و مخاطب بیچاره هم با چشمان و دهانی باز  در حسرت سفر هلند این حرفها را میشنید و احتمالا حاج آقا را تحسین میکرد و لابد برخی از این مخاطبان برای تبلیغ حاج آقا به فرزندانشان خواهند گفت که حاج آقای ما اروپا دیده است شما هم مسجد بیائید.

 

یا در موردی دیگر یکی از طلبه ها که برای تبلیغ به یک دانشگاه رفته بود مدعی بود که دانشگاه را در عرض چند روز متحول کرده است و چند خاطره هم از تحت تاثیر قرار گرفتن دختران بی حجاب در دانشگاه با آب و تاب تعریف میکرد و این در حالی بود که آن دانشگاه بیشتر از ده هزار دانشجو داشت و بعید است که حتی پیامبران الهی هم بتوانند در عرض چند روز چنین تحولاتی ایجاد کنند، خلاصه اینکهاین نکته یک معضل اساسی در یبن طلبه ها و آخوندهاست فقط کم و زیاد دارد برخی از منبرها حاج آقا حتی زندگی خصوصی خود را برای مردم تعریف میکند و دست آخر در خروج از جلسه چیزی جز بزرگواری حاج آقا برای مخاطب نمی ماند، این درحالی است که حضرت علی ع در اطعام مردی نابینا خود را بنده خدا معرفی میکند تا خدا تبلیغ شود و نه امام.

 

دوم: ارائه معارف الهی یا خواب و خیال؟ معمولا طلبه های اهل مطالعه حرفی برای گفتن دارند و مجبور نیستند به خواب و فضایل استناد کنند اما امان از برخی از منبریها که معارف متقن و صریح الهی را رها میکنند و سراغ خواب و خیال و فضایل میروند تا بخیال خود مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند، خواب و فضایلی که بسیاری از آنها را سخت بتوان ثابت کرد، گاهی این سخنان آنقدری عجیب است که قابل باور نیست یا بگونه ای است که درباره درستی یا نادرستی آن هیچ تحقیقی نمیتوان کرد، کسی نیست بگوید آخر خواب برای کسی که آن خواب را دیده است سندیت ندارد چگونه میتوان با خواب مردم را هدایت کرد، یا اینکه بر چه پایه و اساسی میتوان برخی از تجربه های عرفانی را برای دیگران تحمیل کرد حال بماند که معلوم نیست این فضایل واقعا اتفاق افتاده است یا نه، دوستی میگفت در زمینه جلوگیری از بدعت و برخی از خرافات باید بجای مردم عادی جلوی برخی از این آقایان منبری را گرفت. این امر در دراز مدت عقلانیت دینی جامعه را تهدید میکند و بمرور متن دین به حاشیه و حاشیه های دین به متن تبدیل میشود با نگاهی به تاریخ نمونه هایی عینی از این مقاطع را میتوان یافت که باید تاملی جدی در این زمینه صورت گیرد.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر