خداى فریادرس من
وبلاگ "تکاپوی انتظار "نوشت
خداى فریادرس من!
به شکایت نزد تو آمدم امّا
نمىدانم از کدامین درد بایدم نالیدن،
از فراق محبوب تو مصطفى(ص)
یا غیبت آشکارترین حجّتت بر گستره هستى،
از کمى دوستان یکرنگ و یکدل
یا بسیارى دشمنان هرزه،
از هجوم ناپاک مردمان
یا برآمدن طوفانهاى بلا،
نمىدانم کدامین رنج، دست نوازش تو را بر سرم مىکشاند
لیک کویر تفتیده جانم
باران عدل تو را انتظار مىکشد،
تا کام خشکیدهاش سیراب گردد
و دل آزردهام ظهور عزیزى را مىطلبد
تا عمق زخمهایش التیام یابد.
به لطف و رحمتت دل بستهام
- ۹۲/۰۷/۲۰