کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ب.ظ
وبلاگ قلم نوشت
کلام علی(ع) در بیان نقص عقل زنان، مشتمل بر بیان ظرایفی است که اگر به آن توجه شود به حقانیت آن اذعان خواهیم کرد لذا جهت روشن شدن مطلب باید به چند نکته توجه نماییم.
عصمت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) »
عقل ما زنان ناقص است؟
عقل ما زنان ناقص است؟
دوست خوبم، خانم دکتر «ط» جهت شرکت در سمیناری، به یکی از کشورهای عربی دعوت شده بود. بعد از قراری که با هم گذاشتیم به منزل ما آمد. میخواستیم اندکی در زمینه مباحثی که ایشان قصد داشت در سمینار مطرح کند، تبادل نظر کنیم. اولین سؤالی که طرح شد این بود: یقینا از من پرسیده خواهد شد شما زنها را موجودات ناقصی میدانید که حتی قدرت درک و تعقّل آنان کامل نیست و این اعتقاد شما به دلیل این سخن منسوب به، علی(ع) است که فرمود: «ان النساء نواقص العقول». دوستم با نگرانی پرسید: براستی مراد از این روایات چیست؟ پاسخ دادم: این گونه روایات تنها از علی(ع) نقل نشده است بلکه حضرت رسول(ص) نیز روایاتی بدین مضمون دارند1 ولی یقینا مراد از این روایات این نیست که تمامی زنان در همه اعصار و امکنه دارای عقلی ناقص و در تفکر و تدبیر ضعیف میباشند.
علی(ع) در کلامی دیگر میفرماید: «من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره»؛2 کسی که ارزش خویش را کم یافت امیدی به خیر او نداشته باشید.
به یقین امیرالمؤمنین(ع) هرگز خود مبادرت به تحقیر انسانها نمینماید. آن هم نیمی از جمعیت بشر در طول تاریخ که همان زنان میباشند. اگر باور فردی این باشد که توان فهم مسایل را ندارد این اعتقاد مجوز هر نوع عمل خطایی از جانب او خواهد بود و نیز عشق به تلاش و امید به صعود را نیز از او خواهد گرفت. حال آنکه این انسان کامل، همواره بشر را تشویق به سرعت و سبقت در کمالات نموده است.
خداوند نیز خطاب به زنان، چون مردان، امر نموده است که: «فاستبقوا الخیرات»؛3 در خیرات سبقت بگیرید. و یا فرموده است: «السابقون السابقون اولئک المقربون»؛4 سبقتگیرندگان مقرّبان درگاه الهیاند.
جالب توجه اینکه پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) در بیان مصداق سبقتگیرندگان زنی را با نام فاطمه(س) معرفی نموده است: «یا سلمان انّ ابنتی لفی الخیل السوابق»؛5 ای سلمان! دخترم فاطمه در زمره سبقتگیرندگان است.
خداوند طبیعت را به گونهای قرار داده تا تأثیر مادر در شکلگیری شخصیت فرزند و رشد و تعالی او بیشتر باشد.
این بانو چنان سبقتی گرفته است که امام حسن عسکری(ع) طبق نقلی میفرمایند: «نحن حجةاللّه و فاطمة حجة علینا» ما امامان حجت خدا بر شما مردم هستیم و فاطمه بر ما حجت است.» چه زیباست که زنی حجت و برهان بر تمام امامان میگردد. پس بدان خواهرم که بیش از آنکه ما دل در گرو مهر خلایق نهاده باشیم، علی(ع) است که به انسانها عشق میورزد و فارغ از جنسیت آنها، آنان را تشویق به قرب الی اللّه، آن کمال بینهایت مینماید.
کلام علی(ع) در بیان نقص عقل زنان، مشتمل بر بیان ظرایفی است که اگر به آن توجه شود به حقانیت آن اذعان خواهیم کرد لذا جهت روشن شدن مطلب باید به چند نکته توجه نماییم:
1ـ در روایات، عقل با معانی مختلفی به کار رفته است. حضرت علی(ع) میفرمایند: «العقل عقلان عقل الطبّع و عقل التّجربه ...»6 «عقل دو نوع است: عقل طبیعی فرد و عقل تجربه.» حال چه بسا در روایات نقص عقل، مراد ضعف عقل تجربه زن باشد. خداوند با خلق انسان اراده نمود که با تداوم نسل او، هرچه بیشتر اشرف موجودات، مسجود ملائک، پا به عرصه هستی گذارد. هر چند در تولید مثل هر فرد از آدمیان پدر و مادر سهمی یکسان دارند ولی خداوند طبیعت را به گونهای قرار داده تا تأثیر مادر در شکلگیری شخصیت فرزند و رشد و تعالی او بیشتر باشد. فرزند، 9 ماه از ابتدای هستی خود را که مهمترین بخش زندگیش در شکلگیری وجودی او میباشد، در جسم مادر قرار دارد و از حالات و رفتار او اثر میپذیرد. پس از تولد نیز خداوند غذای انحصاری کودک را در بدن مادر قرار داده است. علاوه بر آن به دلیل آنکه خداوند ساختار وجودی زن را به گونهای قرار داده که عاطفه بسیار دارد و صبر فراوان، لذا در سالیان اولیه زندگی کودک که هر اثر تربیتی چون نقشی بر روی سنگ به یادگار خواهد ماند کودک دایما از مادر تأثیر پذیرفته و شخصیتش شکل
میپذیرد. مادران مسؤولیت تربیت نسل بشر را بر عهده میگیرند و پدران مسؤولیت تأمین نیازهای اقتصادی خانواده را دارند. لذا زن با خانه انس بیشتری مییابد و مرد در صحنه اجتماع حضور بیشتری دارد. این امر چه بسا موجب کمبود تجارب اجتماعی در زنان میگردد ولی در عوض سبب میشود تا زنان نقش مادری خود را بهتر ایفا نمایند و بدان مرتبت نایل آیند که بهشت در زیر پای آنان قرار گیرد.1
به وضوح روشن است که نقص در عقل تجربه، ضعف چندانی برای زنان محسوب نمیگردد. چرا که هرگاه لازم دید، جهت ازدیاد تجارب در صحنه جامعه حضور جدی مییابد و هر گاه این حضور را مخلّ به مسؤولیتهای دیگر خود نیابد در صدد جبران این نقص برخواهد آمد.
تاریخ مالامال از نام زنانی است که در مقابل ظلم و ستم
حکام استوار ایستادهاند و در آن هنگام که مردان فراوان از ترس اهل جور، مهر سکوت بر لبها نهاده بودند با کلام یا عمل خود مخالفت خویش را با اهل ستم نشان دادند.
2ـ این گونه نیست که زنان به صورت کلی ناقصالعقل معرفی شده باشند. حضرت علی(ع) در سخنی، زنانی را که تجربه شدهاند، شایسته مشورت میداند:
«ایاک و مشاورة النساء الاّ من جرّبت بکمال عقل ...»1 «برحذر میدارم تو را از مشورت با زنان مگر آن زنانی که به دارا بودن کمال عقل تجربه شدهاند.»
3ـ در روایات، عقل مردان نیز همواره کامل به حساب نیامده است. حضرت علی(ع) میفرماید: «من استمتع بالنساء فسد عقله»؛2 مردی که در طلب کامجویی از زنان است، دچار فساد عقل میشود.»
4ـ امام صادق(ع) فرمودهاند: «أنقص الناس عقلاً من ظلم دونه و لم یصفح عمّن اعتذر الیه»؛3 «کمعقلترین افراد کسانی هستند که به غیر خود ظلم مینمایند و از آنان که عذر خویش به نزدشان میآورند، نمیگذرند.»
نگاهی گذرا بر صفحات تاریخ، به وضوح نمایان خواهد ساخت که این کتاب مملو از نام مردان ظالم و ستمپیشه است و به ندرت به نام زنی برجسته در جنایت و ستم برمیخوریم. مردانی که به فرموده امام صادق(ع) ناقصالعقلترین افراد بشر از زن و مرد میباشند. در کلامی دیگر پیامبر(ص) فرمودهاند: «انقص الناس عقلاً اخوفهم للسّلطان و اطوعهم له»؛4 «کمعقلترین انسانها افرادی هستند که از حاکمان ستمپیشه بیشتر میترسند و اطاعت ایشان بیشتر مینمایند.»
تاریخ مالامال از نام زنانی است که در مقابل ظلم و ستم حکام استوار ایستادهاند و در آن هنگام که مردان فراوان از ترس اهل جور، مهر سکوت بر لبها نهاده بودند با کلام یا عمل خود مخالفت خویش را با اهل ستم نشان دادند. نگاهی گذرا به تاریخ اسلام نمونههای فراوان را در معرض دید ما خواهد گذاشت. از آن زمان که در اسلام اولین شهید مسلمان یک زن گشت تا آنجا که عالمان صادق به ما خبر دادند در مقابل جور فراگیر تمام زمین اگر آن موعود ظهور نماید، در زمره 313 صحابی خاص او، 50 زن قدرت پوشالی هرچه ابرقدرت است را به سخره میگیرند و استوارتر از کوه، مردان دیگر را نیز به قیام فرا میخوانند.
به همگان توصیه شده است که هرگز خود را کامل عقل نپندارند و خطای تعقل خویش را نادیده نگیرند تا بدین وسیله از اشتباه در امان مانند.
امام باقر(ع) فرمودهاند: «... انّه ینادی باسم القائم و اسم ابیه حتی تسمعه العذراء فی خدرها فتحرّض اباها و اخاها علی الخروج»؛5 «ندایی ملکوتی به گوش میرسد که به اسم قائم [آلمحمد(ص)] و نام پدرش ندا سر میدهد، به گونهای که دختران در پرده نشسته نیز شنیده و پدر و برادران خویش را بر خروج و همراهی وی تشویق مینمایند ...»
حال مطابق کلام پیامبر(ص) آیا مردان خائف از جور جائرین عقلشان کامل است و زنان مؤمنه و شجاع طول تاریخ دچار نقصان عقلند؟
5ـ در روایات اگر نقصان عقل زن مطرح شده علت آن نیز بیان گردیده است. در روایتی از حضرت علی(ع) علت نقص عقل برخی زنان و در نتیجه نهی از مشورت با این گروه از زنها، چنین بیان شده است: «فانّ رأیهن یجرّ الی الافن و عزمهنّ الی وهن»6 «بدرستی که رأی آنان رو به ضعف دارد و ارادهشان سست میباشد.» آن حضرت تغییر و تحول سریع و بدون منطق در رأی و اراده را نشانه نقصان عقل زنان بیان میکنند. پس لزوما، اگر زنان مانع از غلبه احساسات و هیجانات روحی بر تفکر و عمل سنجیده خویش شوند، نه تنها ناقص العقل نخواهند بود بلکه در برابر مردان بسیاری که به دلایلی دیگر دچار نقصان عقل گردیدهاند، دارای عقلی کاملتر خواهند بود.
لذا آن حضرت در روایتی دیگر میفرمایند: «کیفیة الفعل تدلّ علی کمیّة العقل»؛7 «چگونگی عمل نشان دهنده مقدار عقل است.» پس زنان با عمل صحیح خود یا به تعبیری با انجام عمل صالح و نه اعمال برخاسته از احساسات زودگذر و بدون مبنای دین و عقل، دارای عقلی کامل خواهند بود.
در احادیث حضرت رسول(ص) نیز نوع
عمل برخی زنان دلیل بر عقل ناقص آنها شمرده شده است. آن حضرت خطاب به زنی فرمودند: «زنان کمخردند زیرا زیاد لعن میکنند و خوبیهای بستگان را نادیده میگیرند چرا که شما زنان ده سال یا بیشتر با مردی با مسالمت زندگی میکنید و همسر به شما نیکی نموده و نعمتها به شما عرضه میدارد ولی آنگاه که فشار مالی بر مرد وارد شد و تنگدست گردید، هنوز مدت اندکی از تنگدستی او نگذشته به او میگویید: هرگز از تو خیری ندیدهام.»1 پیامبر(ص) در این کلام، قضاوت بر اساس هیجانات آنی را در برخی زنها، نشانه نقص عقل آن زنان بیان کردهاند.
در حدیثی دیگر بیان شده که پیامبر(ص) از کنار زنانی گذشتند و آنان را چنین خطاب کردند: «ای زنانی که عقلتان ناقص است و عقول صاحبان خرد را نیز ضایع مینمایید.»2 البته در روایات مشخص نیست که نحوه حضور این زنان در جامعه چگونه بوده است که ضایع کننده عقول صاحبان خرد نامیده شدهاند.
شاید این تعبیرات اشاره به نحوه حضور برخی از زنها دارد که با جلوهگریهای زنانه خویش در انظار، سعی در جلب توجه مردان به سمت خود مینمایند و با این عمل موجب میگردند برخی، به جای توجه به کمالات انسانی و به جای تدبیر و تلاش سازنده، معطوف به امور شهوانی شده و سبب نزول شخصیت خود در مراتب پست حیوانی گردند. پرواضح است که توجه به امیال جنسی و امور شهوانی سبب ضایع شدن تعقّل و تفکر مردان میگردد. همان گونه که علی(ع) فرمودهاند: «عدوّ العقل الهوی»؛3 هوی و هوس دشمن عقل میباشد.
6ـ جملاتی دیگر از حضرت علی(ع) مؤید این معناست که بشر با رفتارهای ارادی خود قادر است عقل خویش را تکامل بخشیده و نقص آن را برطرف سازد. از آن حضرت روایت شده که: «العلم یدل علی العقل، فمن عقل علم، فمن علم عقل»4؛ علم دلالت بر عقل میکند، پس هر که عاقل است علم دارد و هر که عالم است صاحب عقل میباشد.
میزان عقل زنان تابع رفتارهای ارادی و اختیاری آنهاست.
با توجه به اینکه مطابق کلام پیامبر(ص) طلب علم بر هر زن و مرد مسلمانی واجب شمرده شده است،5 اگر زنان به فرمان رسول خدا(ص) گوش سپرند و علم آموزند عاقل نیز خواهند بود. روایات بسیار دیگری نیز معیار سنجش عقل انسانها را اموری چون میانهروی، اطاعت الهی، تقوا و حلم قرار داده که زن و مرد در کسب آن یکسان میباشند. حسن ختام این بخش را این روایت علی(ع) قرار میدهیم که فرمودند: «حد العقل الانفصال عن الفانی و الاتّصال بالباقی»؛6 «بالاترین میزان عقل، انفصال از فانی و اتصال به باقی است.» اگر نگوییم که زنان به دلیل لطافت روحی خویش، استعداد بیشتری در «فصل» از فانی و «وصل» به بقا دارند باید گفت زنان و مردان در این امر دارای استعدادی یکسان میباشند. گاه مصداق این عقل به بشر معرفی شده است. از جمله امام حسین(ع) که در وصف دختر خود سکینه فرمودند: «و اما سکینة فغالب علیها الاستغراق مع اللّه»؛7 «سکینه غرق در خداست.» حال باید توجه داشت که عقل این گونه زنان چه میزان است؟
7ـ همه افراد باید متوجه این امر باشند که حیات دنیوی آنها زمینهای است تا خویش را بسازند و اگر از عالم خاک سر برآوردهاند به افلاک سر کشند. هر که در این سیر تعمق بیشتری در درون داشت و نقایص خویش را دقیقتر دریافت، بهتر به جبران ضعف خویش خواهد پرداخت و اوج بیشتری خواهد یافت. به همین جهت حضرت علی(ع) خطاب به تمام مردان و زنان جهان میفرماید: «اتهموا عقولکم فانّه من الثقّة بها یکون الخطاء»؛8 «عقل خویش را متهم سازید؛ بدرستی که
خطا و اشتباه به جهت اطمینان به عقلهاتان، حاصل میشود.»
پس به همگان توصیه شده است که هرگز خود را کامل عقل نپندارند و خطای تعقل خویش را نادیده نگیرند تا بدین وسیله از اشتباه در امان مانند.
نکته ظریف آنکه پس از این هشدار، آن حضرت راه کامل شدن عقل را به ما زنان یاد داده است. او میفرماید: «العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب»؛1 «عقل سرشت و طبیعتی است که به وسیله علم و تجربه زیاد میشود.»
در حقیقت آن حضرت میفرماید که اگر ما زنان بکوشیم تا بر علم خود افزوده و تجارب خویش را نیز گسترش دهیم کاستی جبران خواهد شد. فرزند بزرگوار آن حضرت امام حسین(ع) نیز میفرمایند: «لایکمل العقل الاّ باتباع الحقّ»؛2 «عقل کامل نمیشود مگر با پیروی از حق». پس هرگاه ما زنان سعی کنیم تا به جای تبعیت از هوسها، احساسات خالی از تعقل و خرافات ذهنی، تابع حق گردیم عقلهامان از مردانی که به چنین مرتبتی نایل نیامدهاند نیز کاملتر خواهد گشت.
زنی که وجود شریفش مالامال از حق گشته و تابع محض او است احساسش آنچنان ارزشمند است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خطاب به او میفرماید: «یا فاطمة! ان اللّه تبارک و تعالی لیغضب بغضبک و یرضی لرضاک.»؛3 ای فاطمه غضب تو غضب خداست و خشنودیت رضای او ...
خلاصه:
الف ـ حضرت علی(ع) هرگز به زنان اهانت نمینماید.
ب ـ به نظر میرسد مقصود از عقل در این روایات، قدرت تعقل ذاتی زنان نباشد.
ج ـ آن حضرت برخی زنان را کامل عقل معرفی مینماید.
د ـ برخی مردان نیز نه تنها ناقصالعقل بلکه فاسدالعقل به شمار میآیند.
ه••• ـ میزان عقل زنان تابع رفتارهای ارادی و اختیاری آنهاست.
و ـ علت کاستی عقل برخی زنان که ضعف در تعقل دارند بیان شده است.
ز ـ این امر فضیلت اخلاقی محسوب میشود که هیچ کس خود را دارای عقل کامل نپندارد.
ح ـ راه و روش جبران ضعف عقل برخی زنان به آنان آموزش داده شده است.
وقت بحث رو به پایان بود و سخن فراوان. جهت حسن ختام بحث به دوستم یادآوری کردم که حضرت آیتاللّه جوادی آملی نیز در ارتباط با روایات وارده در نکوهش زن، نظر خاصی دارند. به او توصیه کردم کتاب «زن در آیینه جمال و جلال الهی» را مطالعه نماید چرا که ایشان این روایات را نظیر قضایای شخصیه میدانند و نیز احتمال میدهند با توجه به شرایط مخصوص آن عصر، مطرح شده باشد. ایشان میگویند قدح یا مدحی که در شرایط خاصی از گروه مخصوصی به عمل آمده، نباید به عنوان قضایای طبیعیّه یا حقیقیّه تلقی نمود
پی نوشتها :
1 ـ وسائل الشیعه، ج14، ص18، ج18، ص198.
1 ـ نهجالبلاغه صبحیصالح نامه 31 ـ بحار، ج100، ص253.
1 ـ انکنّ تکرن اللحن و تکفرن للعشیر تمکث احداکنّ عند الرّجل عشر سنین فصاعدا یحسن الیها و ینعم علیها نازا ضاقت یده یوما اوساعة خاصة قالت، ما رأیت منک خیرا، وسائل الشیعه، ج18، ص198.
1 ـ همان.
2 ـ غرر و درر، ص408.
2 ـ غررالکحم و دررالکلم، نشر مکتب الاعلام الاسلامی، محقق: مصطفی درایتی، ص263.
2 ـ وسائل، ج14، ص18.
2 ـ بحارالانوار، ج78، ص127.
3 ـ بحارالانوار، ج78، ص12.
3 ـ سوره بقره، آیه 148، سوره مائده، 48.
3 ـ بحارالانوار، ج78، ص228.
3 ـ امالی صدوق، ص230، دلائل الامامة، ص52.
4 ـ سوره واقعه، آیات 1، 11.
4 ـ غرر و درر، ص43.
4 ـ همان، ج77، ص154.
5 ـ معجم احادیث المهدی، ج3، ص254.
5 ـ بحارالانوار، ج8، ص303.
5 ـ طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة، بحارالانوار، ج1، ص177.
6 ـ غرر و درر، ص51.
6 ـ بحارالانوار، ج78، ص9.
6 ـ بحارالانوار، ج100، ص253؛ نهجالبلاغه، صبحی صالح، نامه 31.
7 ـ نورالابصار، ص21.
7 ـ غرر و درر.
8 ـ غرر و درر، ص56.
منابع:
1. معجم احادیث المهدی,jeld=3,254
2. بحارالانوار,ج،78,ص،228
3. بحارالانوار,ج،77,ص،154
4. بحارالانوار,ج78,ص9
5. کنزالعمال
6. بحار,ج،100،ص253
7. غرر و درر,ص408
8. وسائل الشیعه,ج14,ص18
9. وسائل الشیعه,jج18,ص198
10. غررالکحم و دررالکلم,محقق: مصطفی درایتی,نشر مکتب الاعلام الاسلامی,ص263
11. بحارالانوار,ج8,ص303
12. وسائل,ج14,ص18
13. بحارالانوار,،ج78،ص12
14. بحارالانوار,ج1,ص177
15. نورالابصار,ص21
16. غرر و درر,ص56
17. امالی صدوق,ص230
18. دلائل الامامة,،ص52
برگرفته ار مقاله زهرا آیت اللهی (سایت مرکز مدیریت )
-
۰
۰
- ۹۴/۰۱/۱۱
- کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان