یک دزد آمده ! 

یک دزد در دانشگاه آمده ، یک دزد آمده و ما همگی نگران وسیله هایمان هستیم ، نگران ساعت و موبایل و لپ تاپ و کیف های پولمان ! من اما نگران چیز دیگری هستم 

...

دوربین های مداربسته دزد را دیدند ! دزد یک خانم چادری است ! دزد را دیدند که چهل ساله است و چادری 

یک دزد آمده و همه نگران کیف پول و موبایل و لپ تاپ ها هستند ، من اما دل توی دلم نیست ، من نگران دزدی بزرگ تر ش هستم 

نگران دزدیدن چادر مشکی ! چادر مشکی ای  که حرمت میدزدد 

برای هر قدمی که بر میدارد ، نه زیر نگاه دوربین های مداربسته که زیر نگاه خداوند 

باید جواب بدهد ، نه فقط جواب کیف پول ها و لپ تاپ ها و موبایل هایی که میدزد که باید جواب حرمت دزدیده شده را بدهد 

یک دزد آمده و با هر قدمش حرمت میدزدد !

یک دزد امده ...

 

...................................................................................................................

چیزهای کوچک :

خورشید را پیدا کن یک جایی همین نزدیکی ها !