زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

نگاهی به جلسه نکوداشت استاد آیت الله ابراهیم محمدی اصل

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۱۴ ق.ظ

وبلاگ بنده نامه نوشت

 نگاهی به جلسه نکوداشت استاد آیت الله شیخ ابراهیم محمدی اصل

بالاخره روزشماریمان به پایان رسید و شد پنج شنبه18دی 1393و مراسم نکوداشت آیت الله سیخ ابراهیم محمدی اصل در فرهنگسرای امام خمنی زنجان.همایشی ویژه که بیشترمخاطبینش از طلبه ها وشاگردان استاد بودند.

خیل عظیم شاگردانی که در بیش از 50سال تدریس ایشان ازخرمن علم و معرفت ایشان بهره برده بودند.جالب این بود همه به نوعی خود را بانی و میزبان جلسه می دانستند و تنها استاد را مهمان و مدعو ! گویی تک تک افراد پی فرصتی بودند تا بوسه ای بردستان استاد بزنند و دربین دیگران خود را شاگردتر بنامند و به آن بنازند!

*برای خیلی ازهمایشها که دعوت میشوی به قول معروف زورت می آید که بروی! ودر اثنای همایش هم دعامیکنی که زودتر تمام شود ولی این همایش ، نشستی بود که برایش لحظه شماری می کردیم و هرلحظه برنامه هم برایت شیرین تر و دل پذیرتر می شد.به نظرم جنس این برنامه با این نوع برنامه هاو همایش های دیگر متفاوتو ممتاز بود.اوّلا ناشی از دغدغه دینی و طلبگی و حس قدردانی چندین نسل از شاگردان استاد بود که سالهایی را زانوی تلمّذ درمحضرشان به زمین زده بودند و هیچ وجهه ی دولتی و سیاسی وباندی و گزارشی و... نداشت.ثانیا همه با  هرگرایشی سیاسی و ...که آمده بودند گویی همه ناخودآگاه قرار گذاشته بودند که اختلاف سلیقه ها را جلوی درب تالار به امانت گذارند و  دورهم فقط از ایشان بگویند و ذکرحدیث یار کنند و وصف گل . و نه حدیث نفس!

* اواسط برنامه کلیپی در مورد حاج آقا پخش که کمی طولانی بود و میتوانست در دو بخش دربرنامه به نمایش گذاشته شود.دراین کلیپ بیشتر از شاگردان قدیمی و دهه شصت استاد مصاحبه کرده بودند وازشاگردان دهه های هفتاد و هشتاد کمتر در کلیپ حضور داشتند.

*در بخش قرائت خلاصه مقالات هم اکثرا از شاگردان دهه شصت استاد بودند و از جنس حجت الاسلام دکترها!که به نظرم میبایست مورد تحقیق وهمینطور آسیب شناسی قرار بگیرد که چرا سهم مقالات طلابی که فقط در حوزه تحصیل کرده اند کمتر ازطلاّبی بود که همزمان در جوّ دانشگاه هم نفس کشیده اند ؟!آیا به خاطر این مسئله نمی باشد که در حوزه علمیه به بهانه غنای محتوا متاسفانه بحث قالبها وآموزش روش هامثل روش تحقیق و مقاله نویسی و ...کمتر مورد عنایت قرار میگیرد؟!

* در بخش قرائت مقالات اساتید داودفیرحی و یوسف و کریم خان محمدی و یوسف فتحی و سیدزین العبدین صفوی به گزارشی از مقالات خود که عمدتا در رابطه با شخصیت علمی و اخلاقی استاد و سنّت علمی تربیتی مدارس قدیم علمیه خصوصا مدرسه ولیعصر عج زنجان بود، پرداختند و هرکدام از دریچه نگاه خود به این حیات طیّبه نگریستند.از آن زمان که شروع به صحبت می کردند آنقدر در بیان خاطرات شیرین دوران تحصیلشان در محضر استاد ، غرق می شدند که گذشت زمان و اتمام وقتشان از یادشان می رفت و با تحکّم و صدای بم و قاطع مجری(حاج کاظم سرابی) به خود می آمدند و ناگزیر صحبت تمام می کردند،هرچند که خاطرات و تجربه هایشان از آن زمان تمام ناشدنی بود.

*از بخش های جالب، شعرخوانی دوستان گرامی سیدابولفضل حسینی نسب و مجیدهادی و قاسم احمدی ازشاگردان دهه 80 استاد بود که در فواصل مختلف برنامه به خوانش شعرهای بامحتوا و رنگین خود پرداختند.حضّار هم که هربیت اشعار درتکریم استادرا گویی از زبان خود می دانستند با تشویق هاو احسنتهایشان به شاعران می گفتند که : جانا سخن از زبان ما می گویی!

* در بین مطالب و سخنرانی ها از زبان گویندگان همایش به دوستی دیرین و پیوستگی روحی و قلبی آیت الله محمدی اصل و آیت الله شیخ محمدتقی خاتمی اشاره می شد که آناً دل را ازکنار صندلی حاج آقا محمدی اصل به تخت بیماری حاج آقا خاتمی می برد که چند ماهی ست که دربستر بیماری افتاده و توان فعالیتهای زیاد را ندارد.به نظرم همه ، جای خالی حاج شیخ تقی خاتمی را لمس می کردند که در اواخر برنامه به جمع دوستداران استاد محمدی اصل پیوستند و شخصا در جلسه تکریم یار قدیمی حضور یافتند که از زیباترین لحظه های همایش بود

*در آخر برنامه و قبل از اهدای لوح هم که همه منتظر بودند تا کلامی از زبان خود استاد بشنوند با خواهش اساتید ایشان چنددقیقه ای را روی سِن حضور یافتند و بابیان جملاتی از دعای کمیل علی علیه السلام پرداختند از ورای جملاتی مثل : من چه کسی هستم ؟! من که کسی نیستم؟! می توانستی عبدی را ببینی که شان و مقامی برای خود نمی بیند و بزرگترین افتخارش را بندگی می داند و بندگی.بزرگمردی که می توانست ازقِبَلِ علم خود به دنیاطلبی و فخرفروشی و ثروت اندوزی بپردازد ولی در شهری کوچک با کمال خلوص و بی آلایشی به تربیت نفوس و طلّاب پرداخت و رسالت انسانی و طلبگی خود را به سرمنزل مقصود رساند.عمرشان دراز و با عزّت باد

* هرچند تمام سالن برنامه پرشده بود ولی از شاگردان جوان استاد که در قم و زنجان بودند کمتر حضور داشتند که یکی از دلایلش مطمئنا تبلیغات کم صورت گرفته بود.امیدوارم این سّنت نیکوی تکریم اساتید ادامه یابد و درسالهای بعد هم شاهد برگزاری نکوداشتها برای اساتید دیگر حوزه علمیه زنجان باشیم.

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر