زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

وبلاگ ساقی نوشت

با تسلیت رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به همه مسلمانان.

همه می دانید که وقت مرگ هیچ کسی از قبل مشخص نیست و وقتی زمان مرگ رسید انسان باید برود.  وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ و فرشته مرگ نیز از هیچ کسی برای قبض روح اجازه نگرفته مگر از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله. حضرت رسول الله در آخرین لحظات عمر شریف خود در بستر رحلت بود که در این لحظه صداى در شنیده شد.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) فرمود: کیستى ؟کوبنده در گفت من مرد غریبى هستم ، آمده ام از رسول خدا صلى الله علیه و آله بپرسم ؛ آیا به من اجازه ورود مى دهد تا به محضرش بیایم ؟

حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) فرمود خدا تو را بیامرزد، بازگرد، رسول خدا صلى الله علیه و آله در بستر بیمارى است .مرد غریب رفت ، پس از ساعتى بازگشت و در خانه پیامبر صلى الله علیه و آله را کوبید و گفت : غریبى هستم که از محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله اجازه مى خواهم تا به خدمتش برسم ، آیا به غریبان اجازه مى دهید؟ در این هنگام رسول خدا صلى الله علیه و آله به هوش آمد و به حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) فرمود: اى فاطمه جانم ! آیا مى دانى این غریب کیست ؟

حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) عرض کرد : نه ، اى رسول خدا صلى الله علیه و آله . پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:

هذا مفرق الجماعات ، و منقض اللذات ، هذا ملک الموت ، ما استاءذن و الله على احد قبلى ، و لا یستاءذن على احد بعدى ، استاءذن على لکرامتى على الله ائذنى له

این کسى است که جمعیتها را پراکنده مى سازد و لذتها را از هم مى پاشد، این فرشته مرگ است ، سوگند به خدا براى قبض روح هیچ کس قبل از من و نه بعد از من ، اجازه نمى گیرد، ولى به خاطر مقام ارجمندى که نزد خدا دارم ، از من اجازه مى خواهد، به او اجازه ورود بده .
حضرت فاطمه (سلام الله علیها )به عزرائیل فرمود: خدا تو را رحمت کند، وارد خانه شو!

عزرائیل مانند نسیم ملایم و آرام بخشى وارد خانه شد و گفت :

السلام على اهل بیت رسول الله : سلام بر اهل خانه رسول خدا