کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۴۷ ب.ظ
هر کسی در شهری زندگی میکند. شیراز شهری است با خصوصیات خودش و زنجان خصوصیاتی متفاوت از آن دارد. هر کسی وارد شهر تهران می شود به سرعت متوجه خصوصیات متفاوت آن میشود.
هر شهری خصوصیات و قواعدی دارد اما در کنار این تفاوت، قواعد اصلی و کلی چنان مشترک است که کودک در هر شهری متولد شود میگویند به دنیا آمد، نمیگویند به اصفهان یا مشهد آمد.

او از دنیایی وارد دنیایی دیگر شده است. دنیایی جدید که قواعدش و خصوصیاتش و سنتهایش متفاوت است. دنیای مجازی نیز خصوصیات یک دنیا را دارد، اما خصوصیاتی متفاوت. شاید شناخت دنیایی که بسیاری در آن مقیم شدهایم و بسیاری فرزندان خود را برای سکونت به آن میفرستیم لازم باشد. به شرط آنکه اتفاقاتی را که در یک شهر میافتد، با قواعدی که در شهر برپاست اشتباه نگیریم.
زندگی مجازی، علاوه بر اینکه ما را از قیودات تن میرهاند، این امکان را نیز ایجاد میکند که دو بار (و شاید چندین بار) در این جهان زیست کنیم و این شاید راز جذابیت فضای سایبر است.
اینترنت، همچنین میتواند دسترسی عامه به منابع و در نتیجه امید به دموکراسی را بهبود بخشد، اما همهی این جذابیتها میتواند نقاط ضعف آن نیز محسوب شود. به عنوان مثال همگان در محیط مجازی به تبادل آراء مشغولاند بدون اینکه مسئولیتی قبول کنند.
زیست مجازی شاید به عنوان زندگی دوباره یا زندگی دوم جذاب باشد اما آیا این واقعاً زندگی دوم است یا دوپاره شدن زندگی واقعی؟ بازماندن از واقعیت و تکهای از خود را در محیط مجازی رها کردن شاید به راحتی زندگی دوم نام نگیرد. به گفتهی هیوبرت دریفوس، اینترنت دوباره فرهنگ غربی را به سمت ایدهی افلاطونی-مسیحی رها شدن از بدن وجسم مادی برگردانده است. میتوان به دریفوس این تذکر را وارد دانست که شاید علیالظاهر میان فرورفتن به زندگی مجازی با ایدههای افلاطونی یا مسیحی شباهتی وجود داشته باشد، اما این بار نه به خاطر وصول به عالم ایدهها و یا عالم معنا و روح و آخرت که صرفاً برای تخدیر و فراموش کردن محدودیتهای کالبد است که انسان تن را تحقیر میکند و به محاق میکشاند.
زندگی روی وب جذابیت دارد، چون آسیبپذیری و تعهد را حذف میکند، اما به گفتهی کگارد قطعاً نبود این شور و شوق، تعهد و هیجان واقعی و معنا را از بین خواهد برد. البته برای انسانهایی که به ارزشها و تعهدات پایبندند، اینترنت میتواند ابزاری مفید و سودمند جهت دسترسی به اهداف واقعیشان باشد. این اتفاق وقتی میافتد که نگاه به اینترنت نگاهی صرفاً ابزاری باشد و هدف در جایی دیگر غیر از خود ابزار باشد.
با این اوصاف میتوان پرسید آن هنگام که ما در حال بازی مجازی هستیم چه هدفی داریم؟
با بررسی اجمالی به این نتیجه میرسیم که در بازی جدیدتر حتماً لازم نیست یکسری مراحل تکراری طی شود و دست آخر با غول آخر بازی مواجههای صورت گیرد. از این حیث، یعنی گشودگی و باز بودن فضا برای انتخاب مخاطب، نیز به نظر میرسد که بازیهای مجازی سعی داشتهاند هر چه بیشتر شبیه به زندگی واقعی شوند. چرا که گشودگی روایت از خصلتهای زندگی روزمره و واقعی است. حال این سؤال جای طرح دارد که چه الزامی برای هرچه شبیهتر شدن بازیهای رایانهای به زندگی واقعی، چه از حیث فرم و چه از حیث محتوا، وجود دارد؟ این پرسش پاسخش هر چه باشد، نشان از آن دارد که زندگی مجازی سخت در تلاش است تا خود را جایگزین زندگی واقعی کند.