زنگان-کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

ارسال مطلب
مهرزنجان
حرف تو

بسیج و بصیرت

سیب

----- شما در زنگان هستید zanghan.ir -----

زنگان جایی برای نخبگان وبلاگ نویسان "زنجانی"

تیتر بزنید جایزه بگیرید
 تیتر بزنید جایزه بگیرید
آخرین نظرات
معرفی کتاب
 معرفی کتاب
پیوندهای روزانه
پیوندها
 مصاحبه با وبلاگ نویسان

هور شمالی 11

کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان | دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ق.ظ

وبلاگ آن روزها نوشت

پس از آن غوغای شور انگیز هر یک از گردان ها در محل استقرار خود  نماز مغرب  را به جماعت خواندند و پس از نماز نوای دعا های دستجمعی در فضا پیچید. بچه ها با برپایی دعای توسل برای پیروزی رزمندگانی که آن شب می خواستند عملیات والفجر6 را شروع کنند دعا کردند. بعد از دعا آمدیم تا آماده ی حرکت شویم، ولی فرمانده به من گفت حالا امشب را خوب بخوابید.

صبح زود حرکت می کنیم. پتو را از روی کوله پشتی باز کردم و روی سرم کشیدم . تازه چشمهایم داشت گرم می شد که علی قوچانی(فرمانده گروهان )  آمد و یواشکی مرا صدا زد و گفت : بیا میخواهم شما را به بچه ها معرفی کنم که حداقل بشناسندت. من گفتم حالا دیگر بچه ها خواب اند باشد برای فردا. و او هم قبول کرد و گفت پس بیا اینجا که نقشه ی عملیات را برایت توجیه کنم. برای من و چند تا از بچه ها از فرماندهان دسته ها بودند نقشه را توجیه کردند. صبح زود بیدار شدیم و بعد از نماز جماعت کوله پشتی ها بسته شد و همه آماده ی عزیمت شدند، هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که همه به خط شدند. فرمانده گُردان مرا به بچه های گروهان معرفی کرد و با اشاره به اینجانب گفت: این برادر طلبه هم همراه شما است و در عملیات و هر جایی که هستید با شما خواهد بود.

امیدوارم به خوبی بتوانید با هم همکاری کنید و از وجود ایشان استفاده کنید؟!

من  گمان می کردم باز هم باید مسیر زیادی رابا اتوبوس حرکت کنیم  ولی دیدم از اتوبوس و کامیون خبری نیست و فقط چند دستگاه وانت تویوتا آمد و به دستور فرماندهان  همگی پریدیم پشت آنها. دقایقی بعد کنار  تالاب بزرگی رسیدیم. ولی هنوز من نمی دانم که  به این دریاچه ی نیزار  «هور» می گویند.

فرماندهان از اینکه هوا ابری شده بودخوشحالبودند شاید بدان جهت که در چنین هوایی رادار ها و هواپیما های دشمن نمی توانند دقیق عمل کنند  و یا اینکه احتمال بارندگی می دادند و باران باعث باتلاقی بودن میدان های مانور تانک های عراقی می شد. که قایق های کوچکی در کنار این تالاب لنگر انداخته بودند که با دیدن آنها فهمیدم که باید سوار اینها بشویم و برویم.

باید بگویم که بچه های سپاه به صورت پنهانی چه زحمت ها کشیده بودند و چه اقدامات ابتکاری در آنجا انجام داده بودند . با استفاده از نیروهای بومی بسیاری از نی های بلند تا شش متر ارتفاع را از ریشه کشیده بودند و با وصل کردن ده ها شاخه تیر آهن اسکله هایی درست کرده بودند که قایق ها در آنجا لنگر می گررفتند و بچه از روی آنها سوار قایق ها می شدند.

فرماندهان گُردان باز با بچه ها صحبت کردند و مقداری هم از مسائلی را که مبهم بود توضیح دادند. من که مقداری بر روی جزئیات مسأله حساس بودم به صورت خصوصی از فرمانده  در باره  ساعت دقیق حرکت و ساعت رسیدن به نقطه ی درگیری پرسیدم او هم با احتیاط بیشتری به من گفت که همین الان سوار قایق می شوید  و به محض اینکه به دشمن رسیدید درگیری آغاز خواهد شد و.... همین وقت بود که من رادیوی کوچکم را از کوله پشتی در آوردم و روشن کردم دیدم آری طبق وعده ی فرماندهمان زنگ پیروزی عملیات والفجر6 در منطقه ی دهلران از رادیو پخش می شود.  روز سوم یا چهارم اسفندماه، ساعت هم نزدیک 11بود که گفتند گُردان جبار، گردان جبار، سوار قایق¬هایشان بشوند و ما به زودی بر قایق¬ها جستیم و آماده¬ی حرکت شدیم. در قایق 13 نفر بودیم و قرار بود با دو قایق دیگر پشت سرهم حرکت کنیم و با هم در یک نقطه بر دشمن حمله ور شویم. بیش از پنجاه قایق در حال سوار کردن بچه ها بود. بالاخره قایق ما حرکت کرد . قایقران ما جوان چهارشانه ی بندری بود که بادگیر خاکستری گشادی هم پوشیده بود .  او ظاهرا آدم شجاعی بود ولی از شجاعتش همین بس که ... خواهم گفت.  ادامه دارد

مطالب مرتبط

برای خواندن هور شمالی یک کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی دو کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی سه کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی چهار کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی5 کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی6 کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی7 کلیک کنید

برای خواندن هور شمالی8 کلیک کنید 

برای خواندن هور شمالی9 کلیک کنید 

برای خواندن هور شمالی10 کلیک کنید 

  • کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
صفحه اصلی
درباره ما
تماس با ما
ثبت وبلاگ
گلدون وبلاگی
ارسال مطلب
فا تولز ، ابزار رایگان وبمستر