اجازه ی ورود
وبلاگ "خاطرات چادر مشکی"نوشت
هنوز فرش قرمز آویزان شده را کنار نزده ام که صدایم می کند
_ عزیزم آقا ناراحت میشه !
برگشتم نگاهش کردم گیج بودم فکر می کردم اصلا من را صدا نمی کند من چه کاری کرده بودم که آقا را! امام رضا را ناراحت می کرد؟
_ بیا عزیزم با دستمال رژتو پاک کن بعد برو آقا رو ناراحت نکن عزیز دلم
انگار دنیا روی سرم خراب شده بود

- ۰ نظر
- ۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۵۵